زمانی که یک قاتل روانی شیفته دختری زیبا میشود، برای تسخیر او از هیچ کوششی فروگذار نمیکند و حتی دست به قتل تمام موانع بر سر راهش میزند. این داستان، بررسی شخصیت یک قاتل روانی، قربانی او و مرزهای جنایتکاری اوست.
پوئک، پسری که در زاغهها زندگی میکرد، ناگزیر بود شرایط دشوار خود را تاب آورد، زیرا گمان میکرد هرگز نمیتواند همسنگ دیگران باشد. او برای بقا در اجتماع، ناگزیر از سکوت و پذیرش آزار و اذیت دیگران بود.
کیکو میشیما، دختری که از سوی خانوادهاش مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود، برای رهایی از این شرایط به شهر دیگری نقل مکان میکند. در آنجا با پسری آشنا میشود که او نیز تجربه مشابهی داشته است. این دو، با وجود تفاوتهایشان، یک نقطه مشترک دردناک دارند: گذشتهای پر از آزار و اذیت.
لئو، پسر کوچکی است که از بوسیدن زوجها متنفر است، اما در عین حال آرزوی تجربه آن را دارد. او متوجه تغییراتی در لبهای خود شده و این موضوع او را سردرگم کرده است.
داستان درباره زنی به نام لیا است که به دنبال خواهرزاده گمشدهاش به استانبول میرود. در این سفر، او با یک وکیل مدافع حقوق آشنا میشود و پیوند عمیقی با خواهرزادهاش برقرار میکند.
لوسی و دوست پسرش برای هیجانانگیزتر کردن رابطهشان، در یک بار با نامهای مستعار با هم ملاقات میکنند. چند روز بعد لوسی در یک گزارش خبری میبیند که یک نفر با نامی مشابه با نام مستعاری که او در آن بار استفاده کرده است، مفقود شده است...
یک کشتیگیر زیرزمینی که هویت واقعیاش را پنهان میکند، با محبوبیت زیادی روبرو میشود. او امیدوار است که این موفقیت بتواند رابطه او با پدرش را بهبود بخشد.
برنده 54 جایزه همچنین نامزد دریافت 131 جایزه دیگر.
یک زوج معمار مجارستانی پس از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت میکنند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. اما یک مشتری مرموز و ثروتمند، زندگی آنها را به کلی دگرگون میکند.
داستان جنایتی که یک کشور را فلج کرد: روایت نوجوانی که در شرایطی نامعلوم، دوست پسر خود را به قتل رساند. این داستان براساس یک رویداد واقعی نوشته شده است.