اِوا، یک خدمتکار جوان، در یک هتل بزرگ مشغول به کار میشود. او با همکارانی با شخصیتهای قوی آشنا شده و با آنها دوست میشود. اما آرامش آنها با شروع یک جنبش اجتماعی بر هم میخورد و هر یک از آنها با چالشهای جدیدی روبرو میشوند.
کمرون، پسری درونگرا، بیحد شیفتهی دایان، همکلاسیاش است. اما ورود ویکتوریا، خونآشامِ همسایه، مسیر عشق او را منحرف میکند. کمرون ناگهان خود را در میان ماجرایی مرگبار مییابد...
موریل و لی میخواهند زندگی تازهای را شروع کنند، اما ورود برادر لی همهچیز را به هم میریزد. موریل پنهانی به شرطبندی روی اسبها میپردازد و در این مسیر، عشقی غیرمنتظره را پیدا میکند.
چهار خانم خانهدار تصمیم میگیرند برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به سفری تفریحی بروند، اما در حین سفر، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد و آنها در بیابان گم میشوند.
آنا و پابلو پس از فقدان پسرشان، به منظور اداره یک مهمانخانه به مناطق کوهستانی نقل مکان میکنند. دوستان آنها از شهر به ایشان میپیوندند، اما پدیدار شدن شفقهای شمالی غیرمعمول، فرصتی دور از انتظار برای ورود به نسخههای متفاوتی از زندگیشان را مهیا میسازد.
پس از شکست یک عملیات سرقت، یک دزد حرفهای و یک یتیم که مشکلات زیادی دارد، مجبور میشوند تا شریک ربودهشده خود را از چنگ یک ارباب مواد مخدر بیرحم و قاتل حرفهای و جذابش نجات دهند.