این فیلم تصویری از یک خانواده چینی در دهه 1990 را به نمایش میگذارد که در آن پدری دور از خانه کار میکند و مادربزرگ مسئولیت مراقبت از کودکان را بر عهده دارد. فضایی از دلتنگی و خستگی بر خانه حاکم است.
"آن"، یک معلم یوگا است که در تلاش برای یافتن آرامش درونی است. با این حال، او با چالشهای زیادی روبهرو است: یک خانواده پر سر و صدا و پر انرژی، زندگی عشقی ناموفق و ناتوانی در رد کردن درخواستهای دیگران که او را مجبور میکند همیشه درگیر حل مشکلات دیگران باشد.
این فیلم به بررسی عمیق و داخلی معدن پولمایس و معدنچیان آن میپردازد، که در جریان اعتصاب معدنچیان، نه تنها اولین کسانی بودند که دست به اعتصاب زدند، بلکه آخرین افرادی بودند که پس از پایان اعتصاب به کار خود بازگشتند.
در نوامبر سال ۲۰۰۰، ایو پارلیه، دریانورد، خود را برای رقابت در وندیه گلوب، اورست مسابقات دریایی، آماده میکرد. این سفر انفرادی دور دنیا، بدون هیچ توقف یا کمکی، بهترین فرصت برای درخشش او بود.
دو مامور سابق، یکی از سازمان مبارزه با مواد مخدر و دیگری از سازمانهای اطلاعاتی، در تایپه به هم میرسند و عشق قدیمیشان دوباره شعلهور میشود. اما این عشق، آنها را در معرض خطرات جدی قرار میدهد.
شش نفر با اختلالات وسواسی-اجباری مختلف در اتاق انتظار یک روانشناس جمع میشوند. در ابتدا مضطرب و آشفته، با تعامل با یکدیگر متوجه میشوند که میتوانند به هم کمک کنند و شاید گردهمایی آنها تصادفی نبوده است...
یک نگهبان شب از سردخانهای که در آن مشغول به کار بود، گریخت و در اثر برخورد با خودرو جان باخت. بازرسی که برای بررسی صحنه حادثه فراخوانده شد، متوجه گردید که جسد زنی که به تازگی فوت کرده بود، ناپدید شده است. او با بازجویی از شوهر متوفی، به وی مظنون میشود.
این فیلم، اقتباسی است از کتاب پرفروش «راه من، راه من» نوشته بیل بنتون که خاطرات سفر او به کامینو د سانتیاگو را روایت میکند. فیلمساز، داستان جستجوی معنای زندگی توسط این مرد را به تصویر میکشد. مردی که در طول این سفر پیادهروی، در هر گام به معنای واقعی کلمه به پاسخ پرسشهایش نزدیکتر میشود، بیآنکه از این موضوع آگاه باشد.
کارآگاهی بدنام و زوجی جوان که در آستانه نابودی قرار دارند، باید با زمان مسابقه دهند تا خودشان و کسانی را که قسم خوردهاند از آنها محافظت کنند، از دست ارواح، تسخیرشدگان و نفرینشدگان نجات دهند.
یک قاتل حرفهای که در یک سازمان مخفی زیرزمینی فعالیت میکند، مدام بین کابوسهای وحشتناک و واقعیت زندگیاش دست و پنجه نرم میکند. هنگامی که آخرین ماموریتش کشتن مادری سوگوار است، پی میبرد که هدفش بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که تصور میکرد.
بتي فلاد، دختری نوجوان با تواناییهای جادویی، در خانوادهای عجیب و غریب زندگی میکند. او با نزدیک شدن به سن نوجوانی، رازهای خانواده را کشف کرده و هویت واقعی خود را مییابد.
داستان در سال ۲۰۳۸ در جهانی ویرانشده روایت میشود. انسانها در پشت دیواری غولپیکر پناه گرفتهاند و با یکدیگر در حال جنگ هستند. زنی به نام دنیس با تشویق نگهبانی به نام تام که وعده دنیایی بهتر را میدهد، به سفری پرمخاطره میرود.