داستان درباره دو فرد با شخصیتهای کاملا متفاوت، جنی و باب، است که به طور اتفاقی توسط یک برنامه دوستیابی به هم معرفی میشوند. در حالی که آنها در ظاهر بسیار متفاوت به نظر میرسند، مشاور روابط تلاش میکند تا به آنها نشان دهد که این تفاوتها میتواند به آنها کمک کند تا یک رابطه موفق را تجربه کنند.
لین نیان، دختری با قدرتهای فوقبشری، درگیر یک توطئه بزرگ میشود. پس از نجات دادن یک زن، او از وجود پروژهای مخفی آگاه میشود که مادرش نیز قربانی آن بوده است. حالا لین نیان باید برای نجات مادرش و افشای راز این پروژه خطرناک وارد عمل شود.
این مستند به موضوع ناکارآمدی سیستم مراقبتهای زایمانی در یک بیمارستان خاص و عواقب آن برای مادران و کسانی که برای بهبود این وضعیت تلاش میکنند، میپردازد.
یومی، برای تحقق رویای نویسندگیاش، تصمیم بزرگی میگیرد و شغلش را رها میکند. هر سلول در وجود او برای حمایت از این تصمیم تلاش میکند، اما نگرانیهای آینده و مشکلات عاطفی، او را در بحران بزرگی قرار میدهد. این داستان، درگیریهای درونی یک نویسندهی نوپا را به تصویر میکشد که در تلاش برای رسیدن به هدفش است.
موسیقی جاز و مبارزه علیه استعمار در جریان جنگ سرد، درهم تنیده شدند. این پیوند زمانی به اوج خود رسید که دو هنرمند جاز، در اعتراض به قتل یک رهبر آفریقایی، جلسه شورای امنیت سازمان ملل را برهم زدند.
یاناجیدا کاکونوشین، سامورایی نامداری بود که به سبب اتهامی ناروا از خانه خود رانده شد و ناچار شد همراه با دخترش کینو، روزگار سختی را در فقر و تنگدستی بگذراند.
این فیلم به داستان سه زندانی میپردازد که پس از سپری کردن مدت طولانی در زندان، تلاش میکنند تا از طریق سیستم آزادی مشروط از زندان آزاد شوند. اما این فرآیند با موانع اداری پیچیده و تأثیرات روانی قابل توجهی همراه است.
«اندرو اسکات»، بازیگر توانا، در نمایش تکنفره «عمو وانیا»ی چخوف که بهطور زنده در وست اند لندن فیلمبرداری شده است، با ایفای نقش چندین شخصیت، جان تازهای به این اثر کلاسیک میبخشد. در این اقتباس یکنفره که به بررسی پیچیدگیهای احساسات انسانی میپردازد، امیدها، رویاها و پشیمانیهای شخصیتها با وضوحی شگفتانگیز به تصویر کشیده شده است.»
زون فئی، رئیس یک گروه قدرتمند خلافکار، درگیر توطئههای داخلی و خیانت برادرانش میشود. او برای مقابله با این تهدیدات، مجبور به رویارویی خشونتآمیز میشود.
پدری و پسر که به عنوان نگهبان امنیتی در یک شرکت حمل پول زرهی کار میکردند، در حالی که روی یک پل بودند با گروهی از دزدان احتمالی روبرو شدند. آنها محاصره شدند و مجبور بودند برای فرار و زنده ماندن، نقشه ای بکشند.