تکسون، مترجمی افسرده و بیانگیزه، پس از یک قرار ناموفق، زندگیاش به طرز عجیبی شاد میشود. او بیدلیل خوشحال است، به چیزهایی جذب میشود که قبلاً برایش بیاهمیت بودند و حتی پیامهای همکلاسیاش برایش دلنشین میشوند. اما زمانی که میفهمد به یک ویروس کشنده مبتلا شده و با لی گیون، تنها پژوهشگر پادزهر، دیدار میکند، متوجه میشود که تمام این تغییرات، علائم همان ویروس هستند.
در یک مهمانی باشکوه، جارد برنامههای خود را برای تبدیل منطقه هنری به یک شهر هوشمند مطرح میکند. اما این ایده با مخالفت شدید برادرش و کمیسر هنری روبرو میشود. در این میان، یک شعبدهباز اسرارآمیز با هنر خود، گذشته و آینده این منطقه را پیش چشمان آنها به تصویر میکشد.
جوی که هنوز با پیامدهای رابطه شکستخوردهاش با همسر سابقش، سد، درگیر است، مصمم است جلوی نامزدی دخترش، اسسی، با جویی را بگیرد. اما اوضاع زمانی پیچیده میشود که اسسی از جوی درخواستی غیرمنتظره دارد.
ایشا، مدل و مهماندار، و روبن، عکاس، برای عکاسی به مکانی دورافتاده میروند. اقامت شبانه آنها در جنگل با خطراتی غیرمنتظره همراه میشود که بقایشان را به خطر میاندازد.
ساندرا، روانشناس جوانی که تازه استخدام شده، پس از بازگشت به خانه متوجه میشود دوست پسرش او را ترک کرده است. او در اولین روز کاریاش در یک سایت رواندرمانی آنلاین، به جای هویت واقعی خود، هویت یک زن مسن را پیدا میکند و به طور اتفاقی متوجه میشود که یکی از مراجعانش دوست پسر سابقش است که او را ترک کرده است. ساندرا برای پنهان ماندن، خود را به جای آن رواندرمانگر مسن جا میزند.
این فیلم به بررسی قتل جورج فلوید توسط پلیس میپردازد که پنج سال پیش رخ داد. این واقعه منجر به خشم عمومی در آمریکا و اعتراضات گسترده در سراسر جهان شد و به عنوان یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر شناخته میشود.
در یک روستای دورافتاده در جزیره کارپاتیا، یک دختر خجالتی طوری بزرگ میشود که از یک گونه جانوری گریزان به نام "اوچی" بترسد. اما وقتی او متوجه میشود که یک بچه "اوچی" زخمی جا مانده است، برای برگرداندن او به خانهاش فرار میکند و راهی یک سفر میشود.
قتل فجیع دختر هفده سالهای به نام هیلی ایستون، جامعهای کوچک را تکان میدهد و پلیس محلی را به تحقیق وا میدارد. دو کارآگاه به نامهای تروینو و بلامی در پی یافتن قاتل، با سرنخها و مظنونان متعددی روبهرو میشوند.
روساریو شب را در کنار جسد مادربزرگش میگذراند در حالی که منتظر رسیدن آمبولانس است. در طول یک بارش برف شدید، روساریو مورد حمله موجودات فرازمینی قرار میگیرد که بدن مادربزرگش را تسخیر کردهاند.
داستان درباره دو رئیس باند تبهکاری در شهر نیویورک است که قبلاً با هم دوست بودند، اما اکنون به دلیل حسادت و خیانت، با یکدیگر دشمن شدهاند و برای تسلط بر شهر، با یکدیگر میجنگند.
دختری جوان از قوم اینکا، رویای پیوستن به گروه پیامرسانان "چاسکی" را در سر دارد که تمام اعضای آن مرد هستند. او برای دنبال کردن آرزوی خود، سنتها و هنجارهای جنسیتی را به چالش میکشد.
مردی جوان برای رهایی از آشفتگیهای ذهنی خود، به درمانی پرخطر روی میآورد. در این روش، جسم او با ناخودآگاهش یکی میشود. او سفری پرمخاطره را در اعماق روان خود آغاز میکند و برای یافتن رستگاری، تمام داشتههایش را به خطر میاندازد. «روح در تنگنا» نخستین فیلمی است که از ابتدا با نسبت تصویر ۴:۳ شروع شده و به تدریج تا پایان فیلم، به نسبت تصویر دیگری تغییر مییابد.
کالج سنت وینسنت درختی مقدس برای عاشقان در ولنتاین دارد . از طرفی، شایعاتی مبنی بر تسخیرشدگی آن توسط یک جادوگر و مرگ چند جوان وجود دارد. شانتانو، دانشجویی دلشکسته و مست، در ولنتاین به سوی این درخت میرود.
خانوادهی مالکان متل "میمون شاد" که چهل سال پیش شاهد ناپدید شدن مرموز افرادی در نزدیکیاش بوده، برای تعیین تکلیف آن بازمیگردند، اما توسط قاتلی با لباس عروسک متل کشته شده و مجبور به فرار میشوند.
در جنوب فرانسه، مردی به نام لینو که سابقه زندان دارد و به دزدی مشغول است، به عنوان راننده فرار برای خلافکاران کار میکند و خودروهایی را برای اهداف جنایی آنها میسازد.
بارانی از سیارکها به یک ایستگاه فضایی اصابت میکند و سپس در ناحیهای دورافتاده از گرند کنیون فرود میآید. در پی این حادثه، غلافهای اسرارآمیزی شکل میگیرند و به سرعت به موجوداتی تغییر شکل میدهند که تهدیدی برای ایستگاه فضایی و کرهٔ زمین محسوب میشوند.
افسر پلیسی به نام آرجون برای انتقام از یک افسر ارشد، در روستا دزدی میکند و باعث انتقال او میشود، اما پس از آن به دزدی معتاد میگردد. پس از فرار از روستا به دنبال دزدی از یک فرد مشهور و اطلاع از مرگ مشکوک او که خودکشی اعلام شده، آرجون متوجه دسیسهای میشود و برای کشف و مجازات عاملان خودکشیهای ساختگی اقدام میکند.
این فیلم، ادامه ماجراهای هیجانانگیز مامور ایتن هانت در قسمت هشتم از مجموعه فیلمهای ماموریت غیرممکن است. ایتان هانت و تیمش در جستجوی هوش مصنوعی خطرناکی به نام "انتیتی" هستند که به شبکههای اطلاعاتی جهانی نفوذ کرده است. آنها تحت تعقیب دولتها و یک فرد مرموز از گذشته ایتان قرار دارند و با کمک متحدان جدید و ابزاری برای نابودی "انتیتی"، در تلاشند تا از تغییر دائمی جهان جلوگیری کنند.