ماری، زنی که با مردی مجرم به نام نونزیو در ارتباط است، با پیدا کردن عشقی جدید در کنار جولیو، به زندگی خود قوت میبخشد. این تصمیم او با مخالفت دوستش روبرو میشود و در نهایت، خشم نونزیو را در پی دارد.
نی ماتوگروسو، هنرمندی که کودکی پرفشاری را پشت سر گذاشت، اکنون با استفاده از موسیقی، خلاقیت و شور درونیاش، نه تنها صحنههای هنری برزیل را متحول کرده، بلکه مسیر زندگی خود را نیز دگرگون ساخته و به یک انقلاب هنری دست
فیلمی که بازسازی صحنهها، تصاویر آرشیوی و بخشهایی شبیه به داستانهای پریان را به هم پیوند میزند تا سندی از تاریخ مبارزات سیاسی زنان لبنانی و فلسطینی در قرن بیستم بسازد.
کندرا که مجری یک برنامه گفتگومحور الهامبخش است، برای رسیدگی و التیام روح خود مدتی مرخصی میگیرد. او در طول تعطیلات با مالکوم آشنا میشود که مرد رؤیاهایش است.
ماجرای یک قاتل بیرحم که پس از اینکه به سختی از یک سوءقصد مرگبار جان سالم به در میبرد، به دار و دستهاش خیانت میکند تا بخشش پیدا کند، اما در نهایت خودش تبدیل به یک هدف میشود.
در سال ۲۰۳۰، ویروسی مرگبار در جزیرهای منزوی در اقیانوس آرام شیوع یافت. نیروهای مسلح حاضر در این جزیره، برای مقابله با این تهدید بیوشیمیایی، باید در مدت زمانی محدود مأموریتی را به پایان برسانند که سرنوشت بشریت به آن بستگی دارد.
سه خواهر از جامعهای یهودی با گرایشهای فوق ارتدوکس، برای کشاندن مدیر مدرسهی سابق خود به پای میز عدالت میجنگند. این مدیر پس از مطرح شدن اتهاماتی مبنی بر سوءاستفاده، به کشور اسرائیل گریخته است. این خواهران در طول این مبارزه با فشارهای شدید جامعه و درگیریهای حقوقی متعددی مواجه میشوند.
"وایاماکس کراش" با بازی دایسا گارسیا، روایتی از مسیر پرشور ایجی راوال، ستارهای از "وایاماکس"، است که جسورانهترین صحنههای او را به نمایش میگذارد.
نیکا با دلی شکسته به کمپ هرایا میرود تا به دوستانش، الن و تونی، ملحق شود. در آنجا، او با رالف و دوستانش که مشغول برگزاری جشن تولد هستند، ملاقات میکند. این فیلم با حضور مجموعهای از ستارگان VMX، شور و هیجان زیادی را به بیننده منتقل میکند.
مادر و دختری که به بیماری عجیبی دچار شدهاند، برای یافتن درمانی مناسب، عازم سواحل اسپانیا میشوند. در این سفر، دختر به واقعیتی متفاوت پی میبرد که از دنیای تحت کنترل مادرش بسیار دور است.
فروشندهی غذاهای کبابی، به اجبار دوستپسرش، مجبور به فروش کالاهای دیگری میشود. در حالی که کسبوکار غذای او با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند، یک سرویس جانبی و پردرآمد برای او به راه افتاده است. این سرویس، با جذب مشتریان مرد، آنها را به خود وابسته میکند.
رابطه نزدیک دو خواهر زمانی فرو میپاشد که آنها برای جلب محبت یک مرد با هم رقابت میکنند. رقابت آنها به نبردی خطرناک تبدیل میشود که با شور و اشتیاق و حسادت تغذیه میشود.
سه فیلمساز عمیقاً به میراث پربار و پیچیده مجله "خانم" (Ms. magazine) از طریق برخی از نمادینترین جلدهای آن میپردازند. این کار شامل فیلمهای آرشیوی هرگز دیده نشده و مصاحبههای جذاب است.
در سال ۱۹۷۶، گروهی از عکاسان در بیابان به شهری متروکه به نام «ساویج» میرسند. آنها غافل از اینکه در این شهر تنها نیستند، با خانوادهای از افراد روانی و ماسکزده روبرو میشوند که تصمیم گرفتهاند نام شهر (به معنای وحشی) را در عمل نشان دهند.
جیمی لنگ، فیلمساز بیکار، پس از مواجهه با اخبار بد، دچار بحران شده و به میگساری پناه میبرد. او ادعا میکند که توسط فضاییها ربوده شده و اکنون با نگرانی از بازگشت آنها، از دوست خود استیگز کمک میخواهد تا برای یک جنگ احتمالی آماده شود.
پس از گذشت چهل سال، پسری برای ثبت اولین تصویر مشترک با پدر، سفری را آغاز میکند. در این دیدار، احساسات سرکوبشدهای که مانع رشد او بودهاند، در گفتگویی صمیمانه آشکار میشوند.
مدیر جذاب ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا به کارمند بیتجربهاش علاقهمند میشود. این دو به تدریج رابطهای را تجربه میکنند که حدود و حریمها را از بین میبرد و در نتیجه، هر دو از نظر عاطفی به یکدیگر وابسته میشوند.