پنجره‌ی روبرو فیلمی لطیف درباره زندگی یک زوج ایتالیایی‌ست که عشق سالهای اول ازدواج آن‌ها رفته‌رفته کمرنگ شده و تصویر مشاجره‌هایشان پررنگ‌تر به‌نظر می‌آید. برحسب اتفاق زندگی این‌ زوج با زندگی مردی سالخورده‌ پیوند می‌خورد و بعدتر باعث می‌شود که زن با همسایه‌ی روبروییش که در بانک کار می‌کند، آشنا شود و ….

رئیسان قبیله وانگارا در نیوزلند، رسم دارند اولین فرزندشان را بعنوان رئیس بعدی قبیله انتخاب کنند. «پای» دختری ۱۱ ساله، بر این باور است که باید بعنوان رهبر بعدی قبیله انتخاب شود. اما پدر بزرگ او بر اساس رسوم مجبور است یک پسر را برای جانشینی انتخاب کند...

 در دنیای آینده حکومتی بسیار خشن و مستبد وجود دارد که سیاست آن از بین بردن شورشها، جنگها و اعتراضات با استفاده از فرونشاندن احساسات و محو هیجانات است: کتابها ، هنر و موسیقی بطور اکید ممنوع شده اند و داشتن احساس جرمی است که مجازات مرگ دارد. جان پرستون یکی از بهترین ماموران حکومت است که مسئول از بین بردن هر کسی است که از این قوانین سرپیچی کرده است. اما زمانیکه او مقداری از داروی پروزیوم را از دست می دهد – یک داروی هوشیار کننده ذهن که احساسات را کاهش می دهد – ناگهان به تنها فردی تبدیل می شود که قادرست با این حکومت با آن مبارزه کرده و آنرا از بین ببرد.

مردی که در یک رویا به سر می برد به در سراسر دنیا سرک کشیده و با افراد مختلفی ملاقات می کند و در مورد معنا و هدف آفرینش جهان با آن ها بحث می کند...

«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...

«سامي» (ليني) مادر تنهايي است که با پسر کوچکش، «رودي» (کاکلين) در شهر کوچکي در شمال ايالت نيويورک زندگي آرام و بي سر و صدايي دارد. تا اين که برادرش، «تري» (روفالو) به سراغ «سامي» مي رود تا از او پول قرض بگيرد و زندگي با ثبات «سامي» را به هم مي ريزد...

داستان «کارل براشر» اولین آفریقایی-آمریکایی ای که بعنوان قواص در نیروی دریایی آمریکا خدمت کرد...

“یون-جو” از او خونه اون زن خارج میشه “ایل مار” (نام زن) کارت کریسمس و برای صاحب خانه اختمالی در 1999 جا میزاره . در اون درخواست میکنه برای هر نامه و خبری از اون...

جان که پسر یک مامور آتش نشانی بوده و پدرش 30 سال پیش در یک حریق کشته شده موفق می شود بطور اتفاقی روی فرکانس یک رادیوی کهنه صدای پدر خود را بشنود . در واقع یک پدیده جوی که در یک روز بخصوص هم در سال 1969 و هم سی سال بعد در همان روز خاص رخ داده است ، این امکان را از نظر علمی فراهم آورده که دو انسان در دو زمان متفاوت با هم تماس برقرار کنند .

در آینده ای نزدیک که زمین با کمبود آب مواجه است ، فرانک مولینا، یک روزنامه نگار سرسخت، باید برای حل یک قتل وحشتناک با شیاطین خود روبرو شود. او در طول تحقیقات خود متوجه می شود که در اعماق یک شهر تاریک همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...

 یک پسر جوان با استعداد بین علاقه بی جایی که به رقص دارد، و مشکلات خانواده اش می ماند و ...

پسری جوان و پویا میل به پول درآوردن با دختری را ملاقات می کند که معتقد است پول عامل همه ناراحتی های زندگی است. زندگی مشترک آنها چگونه تغییر می کند؟...

پس از یک رشته روابط ناموفق، دو دوست صمیمی ریسک می کنند و دوباره به دنبال عشق می گردند ، اما ...

هنگامی که یک پیچ و تاب از سرنوشت، جیا را نابینا می‌کند، او باید هر کاری برای بازسازی زندگی‌اش انجام دهد اما ...

یک جنگجوی جوان تصمیم می گیرد تا با بریدن سر مخالفان بی رحم جامعه طولانی خود، خود را ثابت کند...

پسری جوان و پویا با دختری را ملاقات می کند که معتقد است پول عامل همه ناراحتی های زندگی است. اما زندگی مشترک آنها چگونه تغییر می کند؟..

یک سیاستمدار سابق ایالات متحده به نام «میسون اسکیلس» یک بار دیگر به خدمت بازمی‌گردد تا همکار خود را نجات دهد. به این ترتیب، میسون به همراه تعدادی از ماموران مخفی پلیس CIA راهی بیروت می‌شوند اما این در حالی است که میسون باید با گروهی که مسئول کشته شدن خانواده او هستند، روبرو شود.

مردی سرسخت و آشفته با پلیس ها و جنایتکاران روبرو می شود تا تنها رابطه ای را که برایش مهم است نجات دهد...

دختر 9 ساله ای از خانواده ای ناکارآمد برای تابستان با اقوام دور زندگی می کند. او که با یک زن و شوهر میانسال مزرعه دار زندگی می کند، راه جدیدی برای زندگی کشف می کند...

هشت کوه داستان یک دوستی است. بچه‌هایی که به مردان تبدیل می‌شوند که سعی می‌کنند رد پای پدرانشان را پاک کنند، اما با پیچ و خم‌هایی که انجام می‌دهند، همیشه به سمت خانه کشیده می شوند ...