مکس نقاش جوانی که در سبک نقاشی رئالیسم استعداد خاصی دارد ، روزی متوجه میشود که یک هفته از عمرش باقی نمانده و در این میان با یک دختر خون آشام آشنا میشود و ...
"کوپفرکینگل" از کار خود در کوره های جسدسوزی در چکاسلواکی لذت می برد.او خواندن کتابهای تبتی در مورد مرگ را دوست داشته و از باوری که سوزاندن جسد می تواند عذاب را تسکین دهد حمایت می کند.او را "رنکه" که در جنگ جهانی اول برای اتریش جنگیده برخورد می کند و...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
«رن مکورمک» (بيکن)، نوجوان امريکايي، پس از اين که پدرش خانه را ترک مي کند، به اتفاق مادرش «اتل» (مکين)، به شهر کوچک بومانت نقل مکان مي کنند. کنترل شهر را واعظ محلي، «شا مور» (ليتگو) در اختيار دارد و «رن» تصميم مي گيرد با وجود مغايرت با قوانين شهر، يک مرکز رقص راه بيندازد...
"جوزف کی" صبح یک روز از خواب بیدار شده و متوجه می شود پلیس در اتاقش حضور دارد.آنها او را دستگیر می کنند اما هیچکس به او نمی گوید جرمش چیست.برای پیدا کردن دلیل این اتهام و اثبات بیگناهی اش او تلاش می کند پشت چهره سیستم قضایی را بیبیند و...
مهتاب، خواهر ماهرخ، همراه شوهر و دو پسر خردسالش با یک سواری کرایه از شمال به سوی تهران راه میافتند تا آینه موروثی نوعروس خانواده را به جشن عروسی ماهرخ برسانند. در راه زنی روستایی با ایشان همسفر میشود، اما ...
آقای مدبّر، گویندهٔ گفتار متن فیلمهای تلویزیونی، در نمایی از یک فیلم مستند همسرش کیان را در سواری مرد ناشناسی میبیند. با کمک کارگردان و تدوینگر مرد بیگانه را که عتیقهفروش است و حقنگر نام دارد میجوید. در دیدار با حقنگر درمییابد که زنی که در فیلم دیده ویدا است که خواهر دوقلوی کیان و همسر حقنگر است و ...
مایلز گریسوم به هرکسی که بتواند به او ثابت کند زندگی پس از مرگ وجود دارد، پاداش میدهد. او به لس آنجلس میرود تا به 3 نفر که ادعا کرده اند میتوانند این کار را انجام دهند ملاقات کند، اما خبر ندارد که چه کابوس وحشتناکی در انتظارش است...
ملوانانی که فریب خورده اند، قصد دارند انتقام اینکار را بگیرند. چهار مرد و یک زن بر روی قایقی مخروبه قرار دارند. مردان یکدیگر را می شناسند اما زن برای آنها غریبه ست...
گروهی از افرادی که با خوشحالی به پیک نیک رفته اند،با گروهی غریبه که توسط یک دیوانه زورگو رهبری می شوند برخورد می کنند.پس از بازجویی از آنها،یک غریبه آنها را به یک ضیافت زیبا دعوت می کند و...
داستان در مورد سه یتیم است که خانواده خود را در جنگ از دست داده اند. در حالیکه "آندره" و "یوریک" و "بانو مارتا" انسانهایی بالغ هستند، اما مانند کودکان رفتارهای احمقانه ای از خود نشان می دهند و...