مهرالله بعد از فوت پدرش، برای تأمین خانواده اش در شهر دیگری به کار مشغول می شود، اما هنگامی که به دیدن مادر و خواهرش باز می گردد می فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است ازدواج کرده، مهرالله از این خبر عصبانی می شود و نزد مادر رفته و هدیه های خود و حقوقش را به او می دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می کند و هر چه مادر دلیل می آورد، او که کینه ی ژاندارم را به دل گرفته قبول نمی کند و درصدد آزار او برمی آید و با استفاده از فرصتی، اسلحه ی ژاندارم را به سرقت می برد و…
داستان فیلم در مورد زنی است به نام سامانتا. او برای دختر هشت ساله اش یک مادر ایده آل از هر نظر است. آنها زندگی آرامی دارند و سامانتا هم مشغول تدریس در یک مدرسه است. اما این روند آرام زندگی به هم میخورد. زیرا ضربه ای به سر سامانتا میخورد و او گذشته ی خودش را دوباره به یاد می آورد. به یاد می آورد که او یک مامور مخفی و بسیار با مهارت بوده است. و به زودی متوجه میشود که شخصی اجیر شده است تا او را بکشد و...
لیلا (لیلا حاتمی) و رضا (علی مصفا) در یک مراسم شلهزرد پزان همدیگر را میبینند و چندی بعد با هم ازدواج میکنند. بعد از مدتی زندگی متوجه میشوند که لیلا نمیتواند فرزندی به دنیا بیاورد و درمان ها همه بدون نتیجه میماند. مادر رضا با وجود احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار میدهد و از او میخواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا اینکه…
دو دوست که از دبیرستان اخراج شده اند،به عنوان یک بوکسور و یک تبهکار خرده پا به موفقیت دست پیدا می کند.اما تصمیمات آنها در زندگی راهی برای ایجاد مشکل پیدا می کند و...
“تارا” و “مایا” دو دوست جدانشدنی در هندوستان هستند.علاقه,عادتها و سرگرمیهای آنها مانند یکدیگر است.سالها بعد،آنها که تبدیل به انسانهای بالغی شده اند،دوستی خود را حفظ می کنند.”تارا” با شاهزاده ای به نام “راج سینگ” ازدواج می کند.پس از ازدواج “راج” از او خسته شده و به دنبال زن دیگری می گردد و ……
داستان فیلم در مورد پلیسی است که به تازگی پدر و مادر خود را از دست داده است و از استکهلم به نورلند در سوئد می آید تا به برادر خود بپیوندد در همین حین حال بر روی یک پرونده کار می کند و دیری نمیگذرد که متوجه می شود برادر خودش نیز درگیر این ماجراست و ...
زمانی که انی لرد برای داوری در محاکمه بزرگ مافیایی انتخاب میشود،توسط یک فرد که به اسم “معلم” مجبور میشود تا بقیه داور ها را وادار کند که رای بر بیگناهی دهند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
از همان روزهای ابتدایی کودکی اش "لارا" وظیفه ای سخت اما مهم داشت.پدر و مادرش هر دو توانایی شنیدن و صحبت کردن نداشته و او باید برای ارتباط با دیگران صحبتهای آنها را به زبان اشاره ترجمه می کرد.با بالا رفتن سن به موسیقی علاقه مند شده و تبدیل به نوازنده موفق کلارنت می شود.در نهایت روزی می رسد که او باید بین خانواده و علاقه اش یکی را انتخاب کند و...
بخاطر اختلال غیرعادی که در رشد سنی یک پسر افتاده ، او 4 برابر سریعتر از یک انسان معمولی رشد میکند ، وقتی که پسر وارد کلاس پنجم میشود ، ظاهر یک انسان 40 ساله را دارد...
دختری شانزده ساله بنام «نیکول واکر» ( ریس ویدرسپون ) با مردی جوان ( مارک والبرگ ) آشنا شده و عاشق او می شود. طولی نمی کشد که این مرد چهره واقعی خود را نشان می دهد و نیکول می فهمد که او روانی است. زمانی که دختر سعی می کند از او دوری کند، اوضاع بدتر می شود…
فیلم داستان وقایعی است که پس از کشته شدن فردی در نیویورک رخ میدهد. یک پسربچه بر اثر اصابت یک گلوله سرگردان کشته میشود. این گلوله در درگیری بین یک افسر پلیس و یک عضو گروهی تبهکاری شلیک شده است. این فرد قبلا در زندان بوده است و به صورت مشروط آزاد شده است. آزادی او کاملا مشکوک بوده است. معاون شهردار نیویورک، کوین کالهان، برای آن که بیابد او چطور آزاد شده است تحقیقاتی را آزاد میکند. تحقیقاتی که نیویورک را تکان میدهد.
یک راننده اتوبوس به نام “جورج لنوکس” با “کارلا”، یک تبعیدی نیکاراگوئه ای که زندگی غم انگیزی در گلاسکو دارد، آشنا می شود. گذشته او وحشتناک بوده، دوست پسرش ناپدید شده و خانواده اش از هم پاشیده است. “جورج” او را به کشورش بازمی گرداند تا از اتفاقاتی که برای خانواده اش افتاده باخبر شود…
"بوچ استین" یهودی از خابانهای بروکلین است که پس از هشت سال از زندان آزاد می شود.او به سرعت مانند سابق شروع به استعمال مواد مخدر به همراه بهترین دوستش "لستر" می کند اما...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 42 جایزه و نامزد دریافت 27 جایزه دیگر.
«بس» (واتسن) زن ساده اي است که با «يان» (اسکار سگارد)، کارگر خشن و در عين حال رقيق القلب و غم خوار يک سکوي نفت حفاري دريايي ازدواج مي کند. براي مدت کوتاهي اين زوج زندگي سر خوشانه و آرامي دارند اما خيلي زود حادثه اي غيرمترقبه «يان» را از گردن به پايين فلج مي کند. حالا «بس» به درگاه خداوند دعا مي کند تا سلامت شوهرش را بازگرداند و براي اين منظور حاضر است هر چه دارد فدا کند...
زنی به نام «ویولت» (تیلی) هم راه گنگستر خشنی به نام «سزار» (پانتولیانو) در آپارتمان مجللی زندگی می کند. او با زن کارگری به نام «کورکی» (گرشن) که در آپارتمان مجاور ساکن است، آشنا می شوند. آن دو با هم صمیمی می شوند و تصمیم می گیرند دو بسته پولی را که «سزار» باید به دوستان گنگسترش تحویل دهد، بدزدند و ...