جیکوب یعوب بیکار در آغاز قرنطینه کرونا با مادر مسن خود نقل مکان می کند. او تحت تأثیر یک نظریه پرداز توطئه اینترنتی قرار می گیرد و کم کم دیوانه می شود...
دکتر "چنارد" یک بیمار جدید،دختری که ادعا می کند موجوداتی وحشتناک خانواده اش را به قتل رسانده اند را به بیمارستان روانی می فرسند.اما "چنارد" چندین سال است که در جستجوی دروازه جهنم است و "کریستی" باید برای نجات پدر خود او را دنبال کند...
ده سال پس از کشتار بزرگ اول "مایکل میرز" به هوش می آید و به "هادونفیلد" باز می گردد تا خواهرزاده هفت ساله خود را در هالووین به قتل برساند. آیا دکتر "لومیس" می تواند او را متوقف کند ؟...
قاتلی در یک تعقیب و گریز توسط یکی از افراد پلیس تیر خورده و رو به مرگ میباشد و از آنجائیکه تا آخرین لحظات قصد تسلیم شدن ندارد به جادو و طلسمی که پیش از این، در آن مورد تعلیم دیده است، روی می آورد و روح پلید و شیطانی اش را به درون یک عروسک منتقل میکند. از طرفی روز تولد «اندی» خردسال است و او به شدت طالب همان مدل از عروسک است...
پس از زلزله ای که دنی را به دام می اندازد و تنها می گذارد، کابوس تنگناهراسی او زمانی بدتر می شود که چیزی واقعاً هولناک از شکاف های زمین بیرون می آید و او را مجبور می کند که برای زندگی و سلامت عقلش وارد یک مبارزه وحشیانه شود....
"وندی" پس از تشخیص زوال عقل به خانه دوران کودکی خود باز می گردد و دخترانش را پژمرده می کند. در آنجا، آنها با یک عروسک مرموز روبرو می شوند که به نظر می رسد وندی خاطرات عجیب و تکه تکه ای از آن دارد...
زن جوانی پس از مرگ مرموز پدرش، اموال پدرش را به ارث می برد. در حالی که تلاش می کند درباره نحوه مرگ او بیشتر بداند، متوجه می شود که خانه توسط فرقه ای استفاده می شود که به دنبال احضارمخوف ترین موجودات لاوکرافته هستند ...
الی ده سال بعد از اینکه در یک سری قتلهای وحشیانه در تیم تشویق کننده تقریباً کشته شد، به عنوان معلم به دبیرستان خود باز میگردد. هنگامی که حملات پس از بازگشت دوباره شروع می شود، او باید قاتل را قبل از رسیدن به او پیدا کند...
خانواده «کرید» به تازگی به یک خانه جدید در حاشیه شهر نقل مکان کرده اند. همه چیز بی نظیر و خانه بی نقص به نظر می رسد. تنها مشکل وجود یک قبرستان قدیمی در جنگل پشت خانه است...
سام برای شاد کردن دوستش، کلوئی که اخیراً طلاق گرفته است، یک خرس عروسکی غول پیکر به نام بری هدیه می دهد. همانطور که کلوئی خواسته های خود را به بری محرمانه می گوید ، افراد نزدیک او ناپدید می شوند یا می میرند. آیا کلویی یک قاتل است؟