داستان فیلم درباره ی دختر جوانی به نام مارگوت است. او که به دیدار خویشاوندان خود در مزرعه ای کوچک میرود به همراه چند نفر از دوستان خود درحال تهیه مستندی درباره ی خانواده ی خود است. اما او متوجه میشود که فعالیت های مرموزی درون مزرعه درحال رخ دادن است...
میلدرد مویر، روانشناس دوستداشتنی، عمل جراحی پلاستیک را که ناموفق میشود، نمیپذیرد و از همه کسانی که در گذشتهاش او را به خاطر ظاهرش عذاب میدادند، انتقام میگیرد...
وبلاگ نویس کالی و دوستانش برای شناور سالانه خود به سمت رودخانه می روند،مهمانی آنها مرگبار می شود زیرا یک نیروی ماوراء الطبیعه شوم آنها را در کشمکش مرگ و زندگی فرو می برد و آنها را مجبور می کند با ترس های خود روبرو شوند...
"جزیره جکپات - بازگشت کومانتونگ" به گسترش وسواس و تردید در مورد یکی از ترسناک ترین خدایان جنوب شرقی آسیا ادامه می دهد. واقعاً چه کسی پشت این چهره شیطانی و هیولایی پنهان شده و اسرار وحشتناکی را در اختیار دارد؟...
تال 17 ساله به تازگی با پدر و مادرش به یک شهر کوچک نقل مکان کرده است، زیرا مادرش آنجا شغل جدیدی در پلیس محلی پیدا کرده است. پس از کشته شدن وحشیانه یک دانش آموز در یک مهمانی که تال در آن شرکت کرده بود ، او به یک شاهد اصلی تبدیل می شود...
زن جوانی پس از رها شدن در قبرستانی که در پارچهای با نمادهای شیطانی پیچیده شده بود، سعی میکند ریشههای خود را پیدا کند، اما وقتی به پاسخها نزدیکتر میشود، یک روح بدخواه به او میگوید که آنجا را ترک کند...
نه دوست دبیرستانی یک اردوی پنج ساله در یک جنگل دارند. همه آنها رازهایی دارند. معلم علوم قدیمی آنها یک بمب ساعتی را به هر یک از آنها می بندد. کشتن یکی به دیگری زمان می دهد. آخرین آنها فرصت زندگی پیدا می کند...
وقتی پدر رهبر فرقه کارما، دبیرستانی، او و مادرش را در یک جنگل دورافتاده به دام می اندازد، او باید از یک سری آزمایشات روانی جان سالم به در ببرد تا او را برای یک مراسم عجیب و مرگبار آماده کند...
زندگی برای پل در شهر کوچک و باتلاقی خود غیرمعمول است. وحشت های شبانه مکرر برای او اوج هیجان بود. با این حال، زندگی او پس از مشاهده یک تراژدی ناگفتنی و وحشتناک برای همیشه تغییر می کند ...
ریچارد پس از اینکه دکترش به او گفت که سطح کلسترولش خیلی بالاست، شروع به دوچرخه سواری در ساختمان آپارتمانش می کند. از آنجایی که ریچارد از نظر بدنی در وضعیت خوبی قرار می گیرد، شروع به فکر کردن به این می کند که کسی او را در سفرهای روزانه اش دنبال می کند...
یک شهر کوچک در ایالت مین شوکه می شود زیرا یک حیوان مرموز ساکن محلی را به طرز وحشیانه ای آزاد می شود . مکس فروم، روزنامهنگار مستقل، که توسط مقامات شهر به عنوان یک حمله تصادفی خرس تلقی میشود، گمان میکند که ممکن است چیزی بیشتر باشد...
گروهی از بزرگسالان جوان که در تلاش برای لذت بردن از یک مهمانی دیدار مجدد در دبیرستان هستند، توسط یک بیمار روانی فراری که وسواس زیادی برای ارضای شهوت خونش دارد، وحشت زده می شوند...
یک شیطان باستانی جان هر کسی را که حضورش را بیدار می کند، می گیرد. کودکانی که با تخته Ouija بازی می کنند، با عواقب غم انگیزی روبرو می شوند و باید در هالووین با جوهر واقعی شیطان روبرو شوند...