یک سگ فضانورد برای پیدا کردن پدرش تصمیم میگیرد با یک موشک آمریکایی عازم سفر به فضا و کره ماه شود. به محض اینکه به ماه میرسد متوجه میشود در آنجا تنها نیست و مادرش به همراه یک میمون و یک بچه فضایی حضور دارند که با کمک آنها دنبال پدرش میگردند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
سگ اسپانيول ، « بانر » با دوستانش ، « جارك » ( سگ شكارى اسكاتلندى ) و « تراستى » ( سگ تازى فاقد بويايى ) در محله ى اعيانى شهر زندگى خوشى دارد . تا اين كه صاحبان « بانر » به سفرى مى روند و او از خانه رانده مى شود . حالا در مناطق غريبه ى شهر ، « ولگرد » ، سگ بى اصل و نسب به كمكش مى آيد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«رابين هود» و «جان کوچولو» از سوي حکومت فاسد «پرنس جان»، ياغي شناخته مي شوند. «سر هيس»، ملازم «پرنس جان» با هيپنوتيسم، «شاه ريچارد» را روانه ي جنگ هاي صليبي کرده است. در جنگل شروود، «رابين» و «جان کوچولو» ماليات هايي را که به زور گرفته شده پس مي گيرند و پول ها را ميان مردم فقير شهر پخش مي کند...
پيرمرد نجارى به نام « ژپتو » آرزو مى كند كه كاش عروسك چوبى اش، با نام « پينوكيو » تبديل به پسرى واقعى مى شد. يك پرى جادويى « پينوكيو » را زنده مى گرداند ؛ اما اين آغاز دردسرهاى « ژپتو » است...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« دامبو » بچه فيلى در يك سيرك است كه به خاطر گوشهاى بيش از حد بزرگش مسخره و تحقير مىشود. او به كمك بهترين دوستش ، « تيمونى موشه » ( برافى ) و چند كلاغ ، كشف مىكند كه مىتواند با اين گوشها پرواز كند و ستارهى سيرك بشود.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«موگلي» پسر بچه اي است که در جنگل و ميان حیوانات بزرگ شده است. وقتي خبر بازگشت ببر درنده ي جنگل، «شيرخان»، مي رسد، پلنگي به نام «باگيرا» داوطلب مي شود که «موگلي» را براي فرار از جنگل و پيوستن به آدم ها همراهي کند...
یک سرباز صلح دوست از چین باستان به یک جهان که توسط یک مار ۹ سر حکومت می شود، منتقل می شود. این سرباز که پاندا است در راه با دوستانی همراه می شود و تصمیم میگیرد صلح را در جهان برقرار کند و …
در قرون وسطی، پادشاه به دنبال یک جنگجوی شجاع برای کشتن یک غول است که وحشت به روستا آورده است. بحث های زیادی در این روستا وجود دارد، اما هیچ کس مایل به این کار است. در نزدیکی همان روستا، یک خیاطِ روستایی جوان (میکی موس) هفت مگس را در محل کار خود کشت ، پس مجبور میشود با غول هم بجنگد!
"گوفی" در این قسمت در حال رانندگی می باشد ، و "میکی" در پشت ماشینِ "گوفی" در حال آشپزی است، وقتی "گوفی" برای خوردن صبحانه به سمت "میکی" می رود ماشین را روی حالت اتوماتیک قرار می دهد ، ولی این کار آن ها را دچار دردسر می کند..
"پیل" پسری هفت ساله که در یک سیاره متروک تنها مانده،بازمانده حمله عظیم زنبورهای غول پیکر است.او که برای کمک درخواست کمک می کند،با "جعفر" دوست پدرش ارتباط برقرار کرده و منتظر کمک او از میان فضا می ماند...
دو سگ از یک آزمایشگاه تحقیقاتی فرار کرده و با کمک یک روباه تلاش می کند در حیات وحش زنده بمانند. رئیس آزمایشگاه تلاش می کند این اتفاق را مخفی کند اما با پیدا شدن جسد چند گوسفند همه چیز به بیرون درز می کند و...