برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
جنگ جهانى دوم. پس از کوشش نافرجام و فاجعه آمیز دو زندانى امریکایى براى فرار از « بازداشتگاه هفده »، زندانى هاى قرارگاه شماره ى چهار در مى یابند که یک خبرچین در میانشان وجود دارد. هدف سوءظن آنها « سفتن » ( هولدن ) است.
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
داستان فیلم در مورد یکی از بی رحم ترین و بدنام ترین اردوگاه ها در جنگ داخلی آمریکا است که در آن به اسیر های جنگ بسیار سخت گذشت ، هشت هزار نفر برای اسیران در اردوگاه در نظر گرفته شد ، در صورتی که 33 هزار نفر اسیر به اردوگاه آورده شد در نتیجه کمبود آب و غذا برای اسیر ها به ارمغان آورد ..
در زمان جنگ کره، وقتی مذاکره کنندگان تلاش می کردند دو طرف جنگ را پای میز مذاکره کشانده و آن را تمام کنند،"سروان جو کلمنس" دستور پیدا می کند یک حمله بزرگ را ترتیب ببیند.این حمله برای سربازانی که می دانند مذاکرات در جریان بوده و ممکن است به زودی جنگ تمام شود بسیار سخت است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
کوبا، دسامبر 1985. جک، قمار باز حرفه ای، با هاوانا ملاقات می کند تا یک بازی پوکر بزرگ را سازماندهی کند. اما در زمان ملاقات چشمش به زنی بنام روبرتا می افتد و عاشق او می شود، اما روبرتا یک شوهر کوبایی دارد و...
نیروهای بریتانیایی قصد دارند به یک کشتی آلمانی حمله کنند اما کشتی در منطقه ای امن قرار دارد.برای انجام این ماموریت آنها غیر نظامیان را اعزام می کنند،سربازان سابقی که نزدیک به شصت سال سن دارند...
در اواخر جنگ های داخلی امریکا، گروهی از آپاچی ها به قرارگاه سواره نظام در نیومکزیکو حمله می کنند، تقریبا همه ی سربازان را می کشند، چند بچه را می ربایند و به مکزیک می گریزند ...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
پاریس سال 1942. "لوکاس استینر" یهودی مجبور است کشور را ترک کند. همسر او "ماریون" که بازیگر است، تئاتر را مدیریت می کند. او تلاش می کند با اجرای نمایشی، تئاتر را زنده نگه دارد. او برای نقش اول "برنارد" را استخدام می کند. از طرفی در واقع "لوکاس" در زیرزمین آنجا مخفی شده است...
این فیلم نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم را از دید افسری آلمانی و سربازانش به تصویر میکشد، که در آن آلمان ها شکست سختی می خورند و سپس نبرد برلین و اشغال آلمان و پایان حزب نازی و جنگ جهانی دوم رقم می خورد…
«روفوس ت. فایرفلاى» ( گروچو ) در مقام دیکتاتور کشور «فریدونیا» قرار میگیرد، چون این تنها شرط «خانم تیزدیل» دومونت، بیوه ى میلیاردر براى اعطاى کمک مالى به اقتصاد بحرانى کشور است. «فایر فلاى» با توهین به «ترنتینو» کلهرن سفیر دسیسه چین کشور همسایه، «سیلوانیا»، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود.
کشور کُره پس از رهایی از چنگ استعمار ژاپن، تبدیل به اولین منطقهی جنگیِ جنگ سرد می شود. حضور یک پایگاه نظامی آمریکایی در این کشور بر روی زندگی سه نوجوان آشفتهی داستان ما تاثیر بخصوصی می گذارد…
پس از شکست ناپلئون واترلو و تبعید افسران و خانواده هایشان از فرانسه، کنگرهی آمریکا در سال 1817 تصمیم گرفت که 4 شهر کوچک در سرزمین آلاباما به تبعیدیان داده شود...
“ادموند” پسر نوجوانی است که در آلمان پس از جنگ جهانی دوم زندگی می کند و دست به هر کاری می زند تا برای خانواده خود غذا مهیا کند.روزی او با مردی برخورد می کند که در گذشته معلم او بوده است.او تصور می کند می تواند از آن مرد کمک بگیرد اما تفکرات مرد او را به راهی خطرناک هدایت می کند…
« سروان کارل هاشک » ( ردگریو ) ، اهل چکسلواکى و تحصیل کرده در انگلستان ، خود را با نام و نشان یک افسر مرده ى انگلیسى معرفى مىکند تا از چنگ مأموران گشتاپو بگریزد . او ابتدا در کارش موفق است ، اما خیلى زود دستگیر و به اردوگاه اسراى انگلیسى منتقل مىشود .