دارما با سبک زندگی منفی و تنهایی خود در رکود گیر کرده است و هر روز را در آرامش تنهایی خود می گذراند. توله سگی به نام چارلی وارد زندگی او می شود و دیدگاه جدیدی نسبت به او می دهد...
مارکوس، هنگامی که همسرش را در صانحه ی دلخراش قطار از دست می دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا اینکه یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می شوند.
فیلم داستان سرمایه گذاری است پس از از دست دادن شغلش در وال استریت، برای رستگاری به یک رستوران 24 ساعته می رود و در آنجا دوستی صمیمی میان او و یک خدمتکار شکل میگیرد...
داستان شامل سه رئیس بد ذات وحشتناک، و همچنین سه کارمند است که با یکدیگر هم قسم شده اند تا برای خلاص شدن از شر رئیس هایشان، آنها را به قتل برسانند! آنچه که فیلم را جالب تر می کند این است که می بینیم واقعا این سه رئیس چه آدم هایی وحشتناک و بدجنسی هستند، و کارمندانشان هم در نقشه به قتل رساندن رئیس هایشان چقدر بی عرضه هستند…
2 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
«رایل» پسربچه ای ۱۱ ساله است که به تازگی با چوب، دو دندان همكلاسي خود را شكسته است. بعد از این اتفاق، خانواده رايل براي دلجويي به خانه خانواده «هويل» ميروند و با رفتار بسیار محترمانه ای مواجه می شوند، اما رفته رفته خشونت در روابط آنها به وجود می آید و وضعيتي بسيار تاسفبار به وجود می آورد.
داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق میافتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 میپردازد، برخی نشاندهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشاندهنده افراد حسابشدهای هستند که میخواهند از ترس سود ببرند...
داستان کانتی شاران مودگال، از جانبداران سرسخت لرد شیوا، مردی ساده، پدری مهربان و شوهری دلسوز است. یک روز پسرش، ویوک، به خاطر رفتار غیراخلاقی سرزنش می شود و از مدرسه اخراج می شود. پس از رویارویی، کانتی متوجه می شود که پسرش قربانی اطلاعات نادرست و گمراهی شده است. کانتی غمگین و ناتوان از مدیریت بحران، تصمیم می گیرد با خانواده اش شهر را ترک کند، تا زمانی که...
دو زوج به نامهای سیسیلی و آندریاس و لیو و مالت که هر دو تحت درمان باروری هستند ، متوجه میشوند که کلینیک تخمهای بارور شده را عوض کرده است و درگیریهای پوچی را به راه انداخته است...
دختری به نام استلا در سال آخر دبیرستان خود به دنبال شادی و سرگرمی میگردد. او با کشف یک باشگاه شبانه معروف در پاریس به نام Bains Douches، شبهای دیوانهوار دهه 80 ها را تجربه میکند. دوستانش در حال تحصیل هستند، پدرش با زن دیگری رفته است و مادرش افسرده است. این سال، زندگی او را تعیین خواهد کرد...
اولیویا اوریارته زنی است که به تازگی از همسر پنجم خود طلاق گرفته و کاملاً ویران شده است. اولیویا با هدف جلوگیری از زوال قریبالوقوع، نقشهای میکشد تا مرگ او یا به عبارتی قتل او را رقم بزند...
نوجوانی به نام جِیمی پس از قتل مادرش در هالووین، به سال 1987 سفر میکند تا قاتل جوان را قبل از اینکه برای همیشه در گذشته گیر کند ، متوقف کرده و به زمان خود بازگردد ...
یک بازیگر آماتور به نام وی چنگ گونگ با دعوت میلان ، یک بازیگر مشهور، برای بازی در نقش اول فیلم جدید، به شدت خوشحال میشود. اما او نمی داند که در حال شرکت در یک کلاهبرداری خطرناک است ...
خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد که این دو در مراحل مختلف زندگی هستند اما به نوعی به هم متصل می شوند...
یک دی جی رادیویی/سرگرمکننده 30 ساله، ناگهان متوجه میشود که ممکن است پدربزرگ شده باشد. دختر جوانی که ادعا میکند دختر اوست، به همراه نوزادش به دیدنش میآید.