جسی پس از سالها دوری از همسرش، برای آشتی به اسکاتلند میرود. اما ورود او به این کشور، همزمان میشود با درگیری با اوباش و شرکت در یک عروسی شلوغ. او حالا باید همسرش را نجات دهد، گروگانها را آزاد کند و در میان هرج و مرج فرهنگی، راهی برای حل مشکلات پیدا کند.
گروهی از دوستان که برای تمیز کردن مزرعه پدربزرگ درگذشته یکی از آنها جمع شدهاند، توسط مترسکی زنده و مرموز که روی آن ملک ادعا دارد، مورد وحشت قرار میگیرند.
شی میاونا (Shi Miaona)، یه معلم، و دانشآموز شیطونش وانگ کیانگ (Wang Qiang) به طور مرموزی جاشون با هم عوض میشه. با نزدیک شدن یه مسابقه مهم تدریس، میاونا داره با زمان مسابقه میده تا قبل از اینکه دیر بشه، برگرده به بدن خودش.
در پاریس، یک بازیگر مشهور که از زندگی و کار خود دلسرد شده، با یک پیشخدمت که روزگار سختی را میگذراند، آشنا میشود. این آشنایی، سرآغاز یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره است. اکنون سوال اینجاست که آیا عشق آنها خواهد توانست در برابر کانون توجه شدید رسانهها و شهرت، دوام بیاورد؟
ابی در روز عروسیاش مورد بیمهری قرار میگیرد و تنها میماند. او در این شرایط با زنی محتاط و کمحرف مواجه میشود که نیازمند یاری است. وقتی این دو در کنار هم زخمهای روحیشان را التیام میبخشند، نامزد سابق ابی که حالا درک عمیقتری از آرزوهای او پیدا کرده، دوباره به زندگیاش بازمیگردد. در نهایت، فاش شدن یک حقیقت ناگفته، ابی را به آرامش درونی میرساند.
شاگرد قنادی که از تبدیل شدن شبانهاش به یک دیو وحشی خبر ندارد، زندگی آرامی دارد. خانوادهاش همسایهشان را مأمور میکنند تا مراقب او در شب باشد. اما همسایه که عاشق شخصیت روزانهی او شده، تلاش میکند تا نفرینش را باطل کند.
پدر فیلیپو، یک کشیش کاتولیک شکاک است که به یک زن جوان لال علاقهمند و آشفته میشود و درگیر یک سری رویدادهای به ظاهر معجزهآسا میشود که اعتقاد و کشیشی او را زیر سؤال میبرد.
خواهر و برادر، مگان و نوآ، به طور اتفاقی جسدی را در زیرزمین خانهی پدریشان پیدا میکنند که مدتهاست دفن شده. این کشف، آنها را به اعماق دنیای پر پیچ و خم جنایت و قتل میکشاند.
گریفین نافلی چهاردهساله، جاهطلبترین نمایشنامهنویس نسل خود است. اما به محض اینکه با برد، کارگر فنی بیست و پنجساله و خوشقیافه آشنا میشود، زندگی و نمایشنامهاش هرگز مثل قبل نخواهند بود.
کریستلا در حالی که با تجربههایی مثل موفقیت در برابر قلدر دوران گذشتهاش و اولین سفر خانوادگی، به دنبال شادی است، به دیگران یاد میدهد که چگونه از زندگی لذت ببرند.
زمانی که یک منتقد هنری دیگر به "مینیون" توجهی نمیکند، او برای بازگشت به شهرت تلاش میکند و همین تلاش، به شکل ناخواسته، باعث میشود او شغل جدیدی پیدا کند.
دانشآموز دبیرستانی به نام اینیونگ پس از فوت والدینش و بیخانمان شدن، در گروه رقص کرهای پنهان میشود و در آنجا توسط مدیر گروه کشف شده و به ناچار با او همخانه میگردد.
داستان دربارهٔ مردی به نام کری است که پس از درخواست طلاق همسرش، اَشلی، به دوستانش، جولی و پاول، پناه میبرد، اما با ورود کری به زندگیشان روابط همهٔ آنها دچار مشکل میشود.
داستان در یک روستای آرام رخ میدهد؛ جایی که علاقه ساده و بیگناه یک پسر به یک نفر، باعث وقوع حوادثی غیرعادی میشود. مردم روستا معتقدند که این پسر با احساساتش، یک روح را نیز به روستا آورده است.
جولی میشرا، وکیل به ظاهر باهوش، و جولی تیاگی، وکیل فرصتطلب و حیلهگر، در دادگاه قاضی تریپاتی با شوخیهای تند، پیچشهای غیرمنتظره و هرجومرجی از جنس عاطفه درگیر میشوند تا یک کمدی دادگاهی تمامعیار شکل بگیرد.
این اثر، داستان زندگی چند پسرعمو را روایت میکند که خانهای کهنه در ناحیهای روستایی از نورماندی به آنها ارث رسیده است. آنها تصمیم میگیرند مسیر زندگی اجداد خود را که در قرن نوزدهم در پاریس زندگی میکردند، دنبال کنند.