در این کمدی موزیکال تلخ که بر اساس یک پرونده جنایی واقعی ساخته شده است، کارن متیوز، مادری بیرحم و منفور، از شهرت جدید خود غرق در لذت است، در حالی که دیگران به جستجوی دختر گمشدهاش، شانون متیوز نه ساله، مشغول هستند.
خانوادهی ثروتمند مینارد زندگی بیدغدغهای دارند. آمون، پدر خانواده که علاقهی زیادی به شکار دارد، به دلیل ثروتشان هیچ حیوانی را نمیکشد و بدون مواجهه با هیچ مشکلی زندگی میکنند.
چیهو، متخصص موفق شیرینیجات که از زندگی یکنواخت خود خسته شده، به جای برادر بدهکارش به یک شرکت وام میرود و با ایلیونگ، کارمند بازاریابی پرشور آنجا آشنا میشود. این آشنایی تصادفاً منجر به صرف غذا با یکدیگر میشود.
ساتا، رانندهٔ کامیونی که به دنبال همسری کاردان برای نظمبخشی به زندگی خود است، با زنی خودساخته که آرزوی ثروت و تجمل در سر دارد، هممسیر میشود. این تفاوتهای بنیادین، رابطهای نامتعارف را رقم میزند که هنجارهای سنتی عشق را زیر سؤال میبرد.
داستان درباره رومن، مهاجر سی و چند ساله اسرائیلی ساکن هادرا است که با همسری مستبد ازدواج کرده و از دست خانواده همسرش که او را به خاطر نداشتن فرزند و شغل، سربار میدانند، فراری است.
ادی که زمانی ورزشکار بوده، پس از پنج سال به شهر خود بازمیگردد و درمییابد که دوستانش زندگی باثباتی یافتهاند، در حالی که او همچنان سرگردان و بیهدف است. تلاش او برای احیای شور و نشاط دوران جوانی، او را به یک ماجراجویی بیمهابا با دوستان قدیمی میکشاند که در نزدیکی لاس وگاس با یک گروگان، یک قبضه اسلحه و لاشهٔ یک پرنده به پایان میرسد.
درو و آلیسا که بهترین دوست و همخانه هستند، پی میبرند که دوست پسر آلیسا پول اجارهشان را خرج کردهاست. آنها برای جلوگیری از بیخانمان شدن و حفظ دوستیشان، مجبور میشوند به هر کاری دست بزنند و در این راه، با کمبود وقت هم مواجهاند.
زن جوانی به نام پاپاس در یک برنامه اقامتی ویژه برای هنرمندانی که با مشکل خلاقیت دست و پنجه نرم میکنند، پذیرفته میشود. این برنامه توسط فردی ثروتمند و مرموز به نام "ابوت" (RZA) اداره میشود.