1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
"پارتیک" بچه ای سر راهی در سال 1970 بزرگ شده و شهر خود در ایرلند را ترک می کند. او تلاش می کند تا مادر خود را پیدا کند. او عضو یک گروه موسیقی راک شده و عاشق رهبر گروه می شود...
مرد جوانی در محراب ایستاده است. مادر بیش از حد محافظه کار او تصمیم می گیرد به او ملحق شود. او بیمار می شود و این در حالیست که مادرش از سفر زندگی خود لذت می برد...
فکر می کنید یک اقامتگاه روستایی بدون سرویس تلفن همراه، اینترنت یا رسانه های اجتماعی راهی عاشقانه برای ترمیم زندگی زناشویی و جنسی شماست؟ با دن و جینین دیورسون آشنا شوید. تنها جرقه اتاق خواب آنها از طریق پریز دیوار است...
للا و یک گروه از فمنیست های حامی محیط زیست تلاش می کنند تا یک سیارک را نجات دهند و جلوی نابودی ستاره ی کوتوله بنفش را بگیرند. در همین حین فرای به یک انجمن سری میپیوندد تا جلوی یک نیروی تاریک را بگیرند که میخواهد جهان هستی را به قبرستان تبدیل کند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 37 جایزه دیگر.
«گرينچ» (جیم کري) سالها پيش در هوويل به دنيا آمده، اما قيافه ترسناک او و همين طور علاقه بي حد و حسابش به «مارتا مي» (بارانسکي) که ذره اي به «گرينچ» علاقه ندارد باعث شده از آن سرزمين رانده شود. از آن زمان تا کنون، «گرينچ» کينه مردم هوويل را به دل داشته و حالا فرصت انتقام فرا رسيده است...
راوی و ریتا در یک قرار از پیش تعیین شده توسط والدین هندی قدیمی شان متوجه می شوند که هیچ وجه اشتراکی ندارند. در یک اتفاق غیرقابل تصور هر دوی آنها مجبور می شوند در طول قرنطینه COVID-19 در محل خود پناه بگیرند...
چی؟ یک کمدی سیاه و سفید، بیصدا و با زبان اشاره است که درباره یک بازیگر ناشنوای مبارز که از قبول وظایف تحقیرآمیز صرفاً برای به دست آوردن یک نقش خسته شده است، و تصمیم میگیرد که اوضاع را به دست خود بگیرد...
راننده مسابقات ناسکار "ریکی بابی" به لطف قراری که با دوست و هم تیمی خود "کل ناتون" بسته موفق می شود به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند. اما وقتی یک راننده فرانسوی خود را به مراحل بالای موفقیت می رساند، استعداد او زیر سوال می رود و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
نویسنده ای به نام کارن ایفل (تامپسون) بعد از سال ها تلاش بالاخره رمان خود درباره مردی گوشه گیر به نام هارولد کریک را به پایان می رساند. اما مشکلی اساسی وجود دارد که نامشخص بودن پایان رمان است. یعنی کارن نمی تواند راهی برای کشتن قهرمان اصلی رمانش پیدا کند و این قضیه ذهن این نویسنده را حسابی درگیر کرده است. اما جالب اینجاست که یک هارولد واقعی (فرل) نیز هم زمان در حال تجربه کردن وقایع داستان است.او به شکلی تصادفی با داستان آشنا می شود و به فکر می افتد تا هرچه زودتر جلوی نویسنده را بگیرد و پایان بهتری برای داستان تهیه کند و …