دختر آمریکایی بنام سوفیا که برای تعطیلات به ایتالیا سفر کرده نامه عاشقانه پیدا میکند که برای شخصی بنام ژولیت نوشته شده و سعی در پیدا کردن صاحب نامه دارد...
یک طراح جدول نشریات (ساندرا بولاک) عاشق یک فیلمبردار شبکه ی (توماس هیدن چرچ) CNN میشود و باور دارد که وی عشق گمشده ی زندگی اوست و تمام تلاشش را میکند تا به او بفهماند که آن دو برای یکدیگر آفریده شده اند…
فیلم هجوی بر تجارت تبلیغات مدرن است. داستان درباره "اوکتاو پارانگو" یک طراح تبلیغات تجاری است که کاری ساده با درآمد زیاد دارد. اما وقتی اولین رابطه طولانی مدت خود را با همکارش "سوفی" شروع می کند، از کار خود خسته می شود و...
“پییر” رقصنده ای حرفه ای که از عارضه قلبی خطرناکی رنج می برد، در انتظار عمل تعویض قلب است که شاید زندگی دوباره به وی ببخشد، او کاری به جز نگاه کردن به مردم پیرامون خویش از بالکن آپارتمانش در شهر پاریس ندارد. خواهرش “الیز” وقتی از بیماری وی باخبر می شود، برای این که آخرین روزهای احتمالی زندگی برادرش را با وی باشد، به همراه سه فرزندش به آپارتمان وی نقل مکان می کند. او نیز مشکلات خودش را دارد و …
شش کالیفرنیایی ، گروهی را تشکیل می دهند که بر روی رمان جین آستن کار می کنند ، آنها با باز سازی رمان به سبک قرن ۲۱ ام می خواهند رابطه ی جدید و قدیمشان را بفهمند …
جورجیا برای تعقیب یک مرد به یونان رفته است. چند سال بعد او در یک جزیره خارجی تنها و آواره می شود. سرانجام اشتیاق او به تاریخ منجربه این می شود تا او به شغل راهنمای تور برسد. اما او خسته شده است و احساس می کند کفی ( نوعی طلسم فریبده یونانی ) خود را از دست داده ست. او معمولا باید با افراد مسن و ناجور سروکله بزند و همین حوصله اش را سر می برد ، تا اینکه اینبار راننده اتوبوس این گروه توریستسی ایرو (ریچارد دریفاست) که شخص کم صحبت و متینی است ، زندگی را در نظر او عوض می کند. جورجیا می فهمید که عشق واقعی در نزدیکی او ست و …
«رز» ( ایمی آدامز ) برای اینکه بتواند پسرش را به مدرسه خصوصی بفرستد، تصمیم می گیرد بهمراه خواهرش «نوراه» ( امیلی بلانت ) شغلی نا متعارف را آغاز می کند...
هنگامی که ۳ همکار در حال انجام دادن یک ماموریت کاری هستند ، تصمیم می گیرند به یک خودپرداز مراجعه کرده و مقداری پول بردارند. اما طولی نمی کشد که درمی یابند ، در دام یک مرد ناشناس مرموز افتاده اند و…
لازنس ودرهولد یک پروفسور است که در دانشگاه تدریس می کند اما حال روحی وی بسیار بهم ریخته است و کاملا در افسردگی سیر می کند ! اما با ورود افراد مختلف به زندگیش که یکی برادر مفت خور ناتنی اش است ! و دیگری شاگرد سابقش به نام جانت که اکنون یک دکتر است و قصد دارد تا استاد سابقش را درمان کند و البته دختر عجیب و غریب پروفسور به نام ونسا که افکار خود را دارد , زندگیش در یک مسیر تازه قرار می گیرد …
«شلی دارلینگتون» دختر جوانی و جذابی است که مدت نه سال است در عمارت «پلی بوی» ساکن است و زندگی بی دغدغه و آزادانه ای دارد. تا اینکه حضور یک رقیب جدید، و همینطور بالا رفتن سن شلی، باعث می شود او از عمارت اخراج شود. او که هیچ خانه ای برای زندگی نداشته و مهارت خاصی نیز برای کار کردن ندارد اطراف لس آنجلس سرگردان می شود تا اینکه یک شغل جدید پیدا می کند: او باید به گروهی از زنان عضو یک انجمن که چیزی ار روابط اجتماعی نمی دانند، درباره نحوه آرایش و نحوه برقراری رابطه با مردان آموزش بدهد...
دهه 80، در کشور انگلستان پسر جوانی به نام ویل پرادروف در میان گروهی مذهبی که دور از اجتماع زندگی میکنند بزرگ میشود. در این گروه تلویزیون و موسیقی شدیدا ممنوع است اما هنگامی که ویل برای اولین بار فیلمی به نام «رامبو : اولین خون» را میبیند، افکارش کاملا دگرگون میشود و تصمیم میگیرد به همراه یکی از اشرار مدرسه به نام لی کارتر به ارتش ملحق شود تا حماسه رزمی خود را بسازد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
مخترع جوان و با استعداد که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده اما هیچ یک از اختراعاتش بدردبخور نبوده، تا اینکه مردم شهر دچار مشکل می شوند و منبع اصلی درآمد شهر, کارخانه ی کنسروسازی ساردین, تعطیل می شود،این بار دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …
برادران بلوم حرفه ای ترین کلاهبرداران جهان هستند، که ثروتمندان را به طرق مختلف فریب می دهند. اکنون به عنوان آخرین کارشان قصد دارند یک خانم زیبای ثروتمند را مورد هدف قرار دهند...
«جک» و «ماریون» تصمیم گرفته اند با سفر به پاریس از نو به رابطه شان استحکام بخشند، در حالی که پاریس شهر پدر و مادر ماریون و همینطور دوست پسرهای سابق او است...
جکی مون مردی همه کاره است : او صاحب ، تبلیغ کننده ، مربی و بازیکن ستاره تیم بسکتبال فلینت میشیگان است . این تیم عضو انجمن بسکتبال آمریکا ABA در سال ١٩٧۶ می باشد . انجمن ملی بسکتبال NBA قصد دارد در پایان فصل چهار تیم برتر ABA را وارد لیگ حرفه ای کرده و سپس ABA را منحل کند . تیم فلینت بدترین تیم لیگ است اما
«برنان هاف» مرد سی و نه ساله ای است که کار مشخصی ندارد و با مادرش، «نانسی» زندگی می کند. «دیل دابک» نیز مرد چهل ساله ای بیکار است و با پدرش، «رابرت» زندگی می کند. زمانی که رابرت و نانسی ازدواج می کنند، برنان و دیل به ناچار هم خانه می شوند و از همان ابتدا اختلاف میان آن دو آغاز می شود...