داستان فیلم حکایت واقعی یک ایستگاه رادیویی غیر قانونی پخش موسیقی راک و پاپ در دهه 60-70 انگلیس است که از داخل یک کشتی به نام "Pirate Radio Rock" و از داخل آبهای دریای شمال تهیه و پخش میشد و با مخالفت حکوت سلطنتی وقت بریتانیا همراه بود و کشمکش بین این رادیو که آن زمان بیش از 96% مردم به آن گوش میدادند یکی از جنبه های دیدنی این فیلم به یاد ماندنی است.
«ژان کلود ون دم» بازیگر مشهور فیلم های اکشن، برای گرفتن سرپرستی دخترش، با همسرش در نزاع قانونی به سر می برد. در همین شرایط او می فهمد که «استیون سیگل» نقش او را قاپیده است …
این داستان درباره یو هوندا (تاکاهیرو نیشیجیما) ، یک نوجوان کاتولیک جوان است که سعی می کند زندگی خود را به شکل باورمندانه و منظم بگذراند. پدرش ، تتسو ، پس از مرگ مادر یو ، کشیش کاتولیک متعصب شده است و کلیسای خود را اداره می کند. پدر یو از او می خواهد گناهان خود را اعتراف کند ، اما یو معتقد است که او یک شخص خوب است که چیز زیادی برای اعتراف ندارد. در ابتدا او گناهان ساختگی را مطرح می کند ، اما پدرش به راحتی از او متوجه می شود ، و یو تصمیم می گیرد گناهان واقعی را مرتکب شود.
جانی ناکسویل و دوروبری های همیشگی و گروه دیوانه تر از خودش اول در شبکه ی تلویزیونی MTV کارشان را با خل بازی های جنون آمیز شروع کردند. کله خر شامل انجام یک سری کارهای عجیب، خطرناک، مضحک و گاهی تنفربرانگیز مقابل دوربین است که ممکن است حتی به مخیله ی آدم های عاقل هم خطور نکند...
جان ناکسوویل و دوستانش گروهی هستد که کارهایی انجام می دهند که برای خنده و تفریح است. اما کارهایی که آنها انجام میدهند شامل یکسری از حرکات خطرناک، آکروباتیک بازیهای هیجان انگیز و حرکاتی مرگبار است که تمامی آنها را برای سرگرمی انجام می دهند. داستان این فیلم واقعی، کارهای این گروه را به تصویر می کشد..
راج یک آرشیتکت بدشانس با پریا فعال اجتماعی که می تواند مهره شانس او باشد آشنا می شود.متاسفانه پریا تلاش می کند از مکانی که راج می خواهد آنجا را برای ساخت یک مرکز خرید تخریب کند محافظت می کند و …
نيويورک، سال 1994، نوجواني تنها ونااميد از زندگي، «لوک شاپيرو» (پک) در آخرين تعطيلات پيش از آغاز تحصيلات دانشگاهي به فروش مواد مخدر مشغول است. يکي از مشتريان «لوک» دکتر هيپي پا به سن گذاشته اي به نام «جف اسکوايرز» (کينگزلي) در عوض پرداخت پول روان درماني او را به عهده گرفته است. خيلي زود «جف» به نام دختري «اسکوايرز»، «استفاني» (ترلبي) دل مي بازد و زندگي اش در مسير تازه اي مي افتد.
یک سلاح بیولوژیکی آزمایشی منتشر میشود که هزاران نفر را به موجوداتی شبیه زامبی تبدیل میکند. حالا یک گروه از بازماندگان باید برای متوقف کردن این موجودات و کسانی که پشت انتشار این سلاح بودند، تلاش کنند.
رن مک کارمک ( کنی ورملد ) پسر جوانی است که برای زندگی با خانواده ی عمویش ، به شهری کوچک به نام بامونت ( در ایالت تنسی ) آمده. رن هنگام ورود به این شهر کوچک متوجه میشود که رقصیدن و گوش دادن موسیقی با صدای بلند در این شهر ممنوع است! این قانونی است که کشیشی به نام مور ( دنیس کواید ) آن را وضع کرده و کسی هم توانایی مقابله با آن را ندارد. اما رن تصمیم میگیرد تا یکبار برای همیشه این قانون عجیب را از بین ببرد و همه شهر را به رقص درآورد و…
سه دختر (که یکی شان سلنا گومز است) برای دیدار خانواده هایشان قصد دارند تا به انگلستان بروند اما اشتباها سر از مونت کارلو در می آورند! آنجا هم در جشنواره ای خیریه و بسیار جالب شروع به کار می کنند اما با گمشدن گردنبند الماسی بسیار گران قیمت ..
دانشجو با بقیه دانشجوها شرط میبندد که با همه دختران دانشگاه به ترتیب حروف الفبا و حرف اول اسم آنها رابطه جن/س/ی برقرار کند. ولی در این میان با رسیدن حرف آخر الفبا …