1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
مردی جوان ( دپ ) ادعا می کند که عاشق ترین مرد دنیاست. اوضاع روحی او به قدری خراب است که حتی دست به خودکشی هم می زند، اما موفق نمی شود. در این بین دکتر روانشناسی به نام «میکلر» ( براندو ) او را می یابد و به او کمک می کند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
«چو» (لونگ)، سرآشپز ماهر بازنشسته، هم راه با سه دختر دم بختش، «جیاجن، (یانگ)، معلم شیمی که مسیحی شده، «جیا چی ین» (وو)، کارمند ارشد خطوط هوایی و «جیا نیگ» (وانگ) دانشجویی که در همبرگر فروشی کار می کند، در خانه ای بزرگ در تایپه زندگی می کند. زندگی در این خانه حول محور ناهار پروپیمانی که پدر یکشنبه ها تدارک می بیند و زندگی عاطفی تک تک افراد خانواده می چرخد…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
مأمور امنيتي «هري تاسکر» (شوراتسنگر) که خانواده اش گمان مي کنند فروشنده ي کامپيوتر است با يک گروه تروريستي درگير مي شود و نقشه ي آنان را براي نابود کردن شهرهاي امريکا عقيم مي گذارد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
روزی شاهزاده جوان با دوستانش برای شکار به دریاچه میرود قوی زیبا و عجیبی را میبیند و با تعقیب ان متوجه میشود ان قو دختر زیبا و جوانی بنام ادت هست که با طلسم جادوگری در هر طلوع تا غروب افتاب به شکل قو در می اید...
مردی بطور تصادفی بابا نوئل را در آستانه کریسمس می کشد، سپس او با قدرت های جادویی انتخاب شده و مجبور می شود جای بابا نوئل را بگیرد و وظایفش را انجام دهد و …
چهار دوست در حال فارغ التحصیل شدن از کالج هستند و یکی شان – «لیلینا»(رایدر) – فیلمی ویدئویی درباره ی افکار آنان درباره ی آینده می سازد. «لیلینا» با «مایک» (استیلر)، مدیر اجرایی تهیه ی برنامه های ویدئویی برای یک شبکه ی تلویزیونی جنجالی آشنا می شود که فیلم «لیلینا» را برای مسئولان تلویزیون نشان می دهد و توجه آنان را جلب می کند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 29 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«ماريو» (ترويزي)، پستچي ساده و کم بضاعتي در يک جزيره ي مديترانه اي است که زندگي اش به واسطه ي آشنايي با «پابلو نرودا» (نوآره)، شاعر شيليايي تبعيدي دگرگون مي شود. پس از رفتن «نرودا» از محل، «ماريو» که ذوق شعري در خود کشف کرده و چشمش بر زيبايي هاي شاعرانه ي محيط و مردمان پيرامونش باز شده، وارد فعاليت هاي سياسي مي شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
«میوری یل» (کولت) از زندگی اش اصلا راضی نیست، در ناکجاآبادی به نام «پورپویز» گیر کرده و احسان می کند دوستان و خانواده، طردش کرده اند. تا این که با «روندا»ی خوش و بی خیال (گریفیتس) آشنا می شود و زندگی اش تکانی می خورد…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
سن فرانسيسکو. با رد ثبت داروي باروري «دکتر الکساندر هس» (شوارتسنگر) و «دکتر لري آربوگاست» (د ويتو)، اين دو امکانات تحقيقاتي شان را از دست مي دهند و رئيس کينه توزشان- «نوآبانس» (لانگلا)، «دکتر دايانا ردين» (تامپسن) را جايگزين آنان مي کند. «آربوگاست» ناآگاهانه تخمک هاي منجمد شده ي «ردين» را مي دزدد و براي اثبات «کارآيي» داروي شان، با اسپرم «هس» در هم مي آميزد و به «هس» تزريق مي کند…
روزي چارلي لانگ (کيج)، پليس وظيفه شناس، در عوض انعام به «ايوون باياسي» (فاندا) که در يک کافه کار مي کند، قول مي دهد نيمي از برد خودش و همسرش (پرس) در بخت آزمايي را به او بدهد. فرداي آن روز، بليت «چارلي» برنده ي چهار ميليون دلار مي شود...….
دهه ي 1950. «نورويل بارنز» (رابينز) مرد کندذهني اهل ايندياناست که با کوشش و تقلا، کاري در شرکت بزرگ هادساکر گير مي آورد. او پس از خودکشي رئيس شرکت با توطئه ي مشاور شرکت، «سيدني ج. ماسبرگر» (نيومن) به مقام رياست مي رسد. اما، برخلاف انتظار «ماسبرگر»، محصول جديد پيشنهادي «بارنز» - هولاهوپ - يکي از موفق ترين و پرفروش ترين محصولات شرکت از آب درمي آيد...
"جو" یک پیرمرد میلیونر است و به همین خاطر اعضای خانواده اش سخت تلاش می کنند تا به او نزدیک شوند، زیرا همه آنها طالب بخضی از امپراتوری وی هستند. اما متاسفانه "جو" آنقدر هم که خانواده اش فکر می کنند احمق نیست و او متوجه شده که اگر خانواده اش با او خوش رفتاری می کنند، تنها بخاطر پول است و...