راهبه ای به نام "سارا" توسط "هوگان" که در راهش برای انجام شناسایی جهت حمله به یک قلعه فرانسوی است آزاد می شود.فرانسویها در جستجوی "سارا" هستند به همین دلیل "هوگان" تصمیم می گیرد در ازای اطلاعات در مورد استحکامات قلعه به او کمک کند...
داستان زندگي «ورجيل استارکول» (آلن): او از کودکي مورد آزار بچه هاي قوي تر از خودش قرار مي گيرد. در نوجواني به نوازندگي ويولن سل رو مي آورد، اما موفقيتي کسب نمي کند و به کارهاي خلاف کشيده مي شود...
"سام" یک فرد با استعداد است که بدنبال کار می گردد, زمانی که با "لورا" که به تازگی شوهر خود را از دست داده آشنا می شود یک موقعیت خوب برای پیشرفت را در مقابل خود می بیند ...
"هانی فیشر" تبدیل به مردی قدرتمند در شهری که نزدیکی مناطق جویندگان طلا است می شود.او و گروهش با ایجاد رعب و وحشت کنترل قسمتهای مهم منطقه را بدست می گیرند.یک کمیسر دولتی به شهر می آید تا این مناطق را بررسی کند و...
یک هالو ( دیک ون دیک ) بصورت اتفاقی با گروهی گانگستر خطرناک روبرو میشود و خود را به جای یکی از اعضای گروه جا زده و وارد باند جوزف اسموس ( جی رابینسون ) میشود و ...
“دلفین” و “سولان” دو خواهر هستند که در روچفورت زندگی می کنند.”دلفین” مربی رقص بوده و “سولان” پیانو آموزش می دهد.”مکسین” یک شاعر و نقاش است.او خدمت نظامی خود را انجام می دهد.”سایمون” مالک یک فروشگاه موسیقی بوده و یک ماه پیش پاریس را ترک می کند تا به جائی که ده سال پیش عاشق شده بازکردد.آنها در جستجوی عشق و یکدیگر هستند و…
معاون کلانتر، «والت کوگان» (ایست وود) از آریزونا به نیویورک می آید تا قاتلی فراری را که توقیف شده، باز گرداند، اما قوانین نیویورک با قوانین ایالت او متفاوت است…
آقای "هالوت" باید در پاریس به یک دیدار رسمی برود اما در هزار توی معماری مدرن ساختمان گم می شود.در هجوم توریستها او به همراه گروهی از توریستهای آمریکایی در اطراف پاریس پرسه می زند و ...
درباره هنربیشهای به نام ویلیام مک فلی است که بوسیله شخصی ثروتمند برای بازی کمدی به کار گماشته میشود.فوکس وانمود میکند در بستر مرگ است و سه تن از عشاق قدیمی خود را برای اخرین ملاقات دعوت میکند.پرنسس بی پول …
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 20 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
«بن براداک» (هافمن) که تازه فارغ التحصيل شده است، هنوز براي آينده ي خود تصميم جدي نگرفته است. خيلي زود «خانم رابينسن» (بنکرافت)، همسر دوست پدرش، به او علاقه مند مي شود و سعي مي کند او را فریب دهد...
«آگدن» (براندو)، ديپلمات ميليونر امريکايي در يک گردش دريايي به هنگ کنگ مي رود و شبي را با «ناتاشا» (لورن)، کنتسي مهاجر اهل روسيه مي گذراند. در بازگشت به کشتي، او مي فهمد که به عنوان سفير امريکا در عربستان سعودي انتخاب شده است. اما »ناتاشا« خودش ر ا در کابين «آگون» پنهان کرده تا بدون گذرنامه، همراهش به امريکا برود...
در جاده ای خالی،مردی سالخورده به همراه پسر خود راه می رود.آنها با کلاغی که می تواند صحبت کند برخورد می کنند.آنها تبدیل به راهب شده و برای موعظه گنجشکها و شاهینها فرستاده می شوند...
»شارل بونه« (گريفيث)،کارشناس مشهور پاريسي آثار هنري که در واقع جاعلي زبردست است، موافقت مي کند که »ونوس چليني« (که در واقع کار پدر بزرگش است) در يک گالري پاريسي به نمايش درآيد. »برنار دوسولني« (بوايه) که به »بونه« مشکوک شده، کارآگاهي خصوصي به نام »سايمن درمت« (اوتول) را استخدام مي کند تا از کار »بونه« سر در آورد...