«پارک هیه – بونگ» (هیه – بونگ) در کناره ی رودخانه ی هان درسئول اغذیه فروشی کوچکی را اداره می کند و با دو پسر، یک دختر و نوه اش زندگی می کند. یک روز هیولایی از اعماق رودخانه بیرون می آید و نوه ی خانواده را می رباید. همه ی اعضای خانواده بر آشفته و درمانده هستند ولی هنگامی که می فهمند نوه زنده است در پی نجات او بر می آیند...
یک وکیل جوان برای نجات شغل خود، باید مخفیانه کار کند و به عنوان دانشجوی سال اول در دانشگاه قدیمی خود ثبت نام کند تا به خوبی پسر نوجوان رئیس خود را احیا کند...
یک طراح مد جوان به نام هانا با شک و تردید به خود دست و پنجه نرم میکند. به زودی این احساسات دفن شده شروع به بیمار کردن هانا از نظر جسمی می کند و روی بدن او جوانه میزند. با رو به زوال شدن سلامتی هانا، اضطرابهای او تشدید می شود . در نهایت، هانا کشف شگفتانگیزی میکند...
داستان فیلم درباره پنج جوان خودخواه است که برای برگزاری بهترین جشن سال، به یک محقق مودب و دو مرد بدجنس و خشن نیاز دارند. اما این داستان درباره آنها نیست و درباره دوستی ناامیدانه بین یک محقق مودب و دو مرد بدجنس و خشن است که باید با یک نیروی شر شیطان صفت روبرو شوند تا بتوانند زنده بمانند ...
پیتون، تهیهکننده پادکست، مجبور میشود الکس را به ستاره بعدی تبدیل کند و نمایشی عالی برای نجات ایجاد کند. این نمایش در قالب یافتن عشق واقعی پیتون است. همانطور که دو نفر پیش می روند، آنها کسانی هستند که عشق را پیدا می کنند...
لینکلن لود و بهترین دوستش کلاید، از مراسم هالووین خانواده لود صرفنظر می کنند تا در یک مهمانی فوق العاده که توسط بچه باحال مدرسه، زاندر، برگزار می شود شرکت کنند و خواهرانشان را برای برنامه ریزی رویداد سالانه و اجرای باشکوه محله رها می کنند...
یک مقاله نویس عاشقانه فکر می کند که زندگی عاشقانه اش را مشخص کرده است، تا زمانی که دوست قدیمی اش از او جدا می شود. در همان زمان، سردبیر او نویسنده جدیدی را برای همکاری در ستون او استخدام می کند و با برخورد آنها عشق بینشان شروع می شود...
در این برنامه ویژه انگلیسی زبان، کمدین ایسلندی Ari Eldjárn رقابت های شمال اروپا، برداشت هالیوود در مورد ثور، هوس های کودکان نوپا و موارد دیگر را مسخره می کند...
جیم که یک مهندس هوانوردی در آریان اسپیس است، سال ها زندگی خود را وقف یک پروژه مخفی کرده است: ساخت موشک خود و انجام اولین پرواز فضایی سرنشین دار به عنوان یک آماتور. اما ...
فاتح و اِدا بدون اطلاع خانواده ازدواج می کنند. آنها از دوستشان سرهات می خواهند که به عنوان یک ثبت کننده قلابی عمل کند و عروسی خود را در آدانا برگزار کند. هاکتان و اوتکو به عنوان شاهد آنها را همراهی می کنند...