یک زن سالخورده به طور مداوم به اداره محلی در مورد اشتباهاتی که او هر روز در اطرافش میبیند شکایت میکند. در طول راه، او یک دوستی غیرمعمول با مامور اداره خدمات مدنی را آغاز می کند که همین امر باعث می شود او آموزش زبان انگلیسی را شروع کند ...
هو ته (Joo Won) یک بازرس جنایی ماهر است که مسئول پرونده قتل های زنجیره ای می شود. با کمک او کارآگاهان درچند قدمی دستگیری مجرم قرار می گیرند و همان زمان مظنون، درگیر حادثه تصادفی می شود که مقصر حادثه فرار می کند. هو ته به همه قول می دهد که راننده متخلف را دستگیر می کند و پس از بررسی هایش متوجه می شود که راننده فراری، یون جین سوک (Kim A-Joong) است. هو ته وارد آپارتمان شخص می شود و وقتی می فهمد آن زن، لی سوک جا (عشق اولش در کالج) است، جا می خورد. او به زودی متوجه می شود که این زن یک سارق حرفه ای است…
این فیلم رقابتهای جهانی شنا را نشان میدهد. «ووسنگ» یک ورزشکار شنا و هدفش کسب مقام قهرمانی در این رقابت هاست، از طرفی «وون» هم یک شناگر بسیار با استعداد است که به دلایلی این ورزش را رها کرده است و بعد از بازگشت مدتی تصمیم دارد دوباره به این عرصه برگردد...
داستان فیلم درباره ی دختریه به نام یوری (با بازی سون یه جین) که در دوران دبیرستان طی تصادفی که دوستش میمیره نیروی عجیبی به دست میاره و توانایی دیدن ارواح رو پیدا می کنه از جمله روح کینه توز دوست صمیمیش که توی تصادف کشته شده است. این توانایی باعث میشه که گاهی ارواح اذیتش کنن و باعث گوشه گیری یوری میشه تا جایی که به دور از خونواده اش در چادری توی اتاق خوابش زندگی کنه.اما با یه شعبده باز معروف به نام جو گو (با بازی لی مین کی) آشنا میشه که سعی می کنه تا دلیل این اذیت و آزار رو کشف کنه این آشنایی به علاقه ی دو طرفه منجر میشه اما روح دوست کیتنه توز این وسط اذیتشون می کنه که صحنه های جالب و جذابی رو ایجاد می کنه و …
رابطه ای عاشقانه بین بوکسور سابق "چول مین" و فروشنده ای به نام "جونگ هوا". او به دنیا پشت کرده و به آرامی قدرت بینایی اش را از دست می دهد. اما درست در زمانی که رابطه شان در حال اوج گیری است، گذشته خود را نشان می دهد و...
داستان پویانمایی درباره مرغی به نام لیفی است که در مزرعهای کوچک همراه با عده زیادی از مرغهای دیگر زندگی میکند. اما لیفی از تمام مرغهای دیگر مزرعه متفاوت است، چرا که او روی تخمهایش نمیخوابد. به این دلیل که میداند بعد از جوجه شدن تخمها، آنها را از وی جدا میکنند. بنابراین در آرزوی داشتن جوجههای خودش تصمیم میگیرد از مزرعه فرار کند…
تقدیر یونگ جون و مین هو باعث میشود که آنها یک سری اتفاقات مرتبط با یک تجارت بزرگ مواد مخدر را دنبال کنند که این اتفاقات به پدر و پسر فرصتی میدهد تا بعد از مدتها صمیمیتشان را دوباره به دست آورند.
در طول سلسله چوسان کره، یک بازپرس امپراتوری (چا سونگ وون) یک سری قتلهای وحشتناک را بررسی میکند که ممکن است به اعدام یک کمیسر مظنون کاتولیک رومی و خانوادهاش هفت سال قبل مرتبط باشد...
"سئو این وو" و "تایی هی" دانشجویان یک دانشگاه هستند. آنها خیلی زود پس از اینکه برای اولین بار یکدیگر را ملاقات می کنند ، شروع به قرار ملاقات می کنند...
پس از یازده سال، پلیس دوباره برنامهی جذب ویژهی خود را برای ورزشکاران سابق ملی آغاز میکند. قهرمانانی که زمانی مورد تحسین همگان بودند، اکنون با واقعیتهای تلخ زندگی مواجهاند. با وجود مشکلات مالی، رویدادهای ناگوار و تبعیضهایی که درون نیروی پلیس تجربه میکنند، این مدالآوران جهانی، که هرکدام داستانی منحصر به فرد دارند، بار دیگر گرد هم میآیند تا در قالب یک گروه ویژه با مهارتهایی که در دوران ورزشکاریشان آموختهاند، به مقابله با جرائم بزرگ بپردازند.
این داستان عاشقانه درباره یه دختر ثروتمند به اسم آ مو نه (A Mo Nae) است که همیشه مثل پرنسس زندگی کرده، ولی یه فاجعه همهچیزو ازش میگیره. حالا باید هر کاری میتونه بکنه تا هتل هفتستاره باباش، تنها هتل اینجوری تو کره، رو نجات بده. اون با چا جه وان (Cha Jae Wan)، مدیر جوون هتل که از بیرون سرد به نظر میرسه ولی تو دلش پر از احساسه، عاشق هم میشن. ولی آ مو نه (A Mo Nae) خبر نداره که چا جه وان (Cha Jae Wan) برای انتقام از باباش، که تو بچگی ولش کرده، اومده تو هتل کار میکنه.
سئو جی هوان که زمانی محکوم بود، اکنون یک مدیر عامل موفق، هرچند بیش از حد محتاط است، که هنوز هیچ یک از لذت های لذت بخش تر زندگی را تجربه نکرده است: یعنی عاشق شدن. اما همه چیز زمانی تغییر می کند که سرنوشت، سازنده محتوای محبوب کودکان، Go Eun-ha را وارد زندگی او می کند. این جفت بعید به طور غیرمنتظره ای عشق پیدا می کنند، اما طرفدار دیرینه یون ها، دادستان جانگ هیون وو، حاضر نیست او را بدون دعوا رها کند.
این سریال داستان زندگی مردی به نام چویی سوک بونگ (Ji Hyun woo) هست که فکر میکند واقعا پسر یک مرد ثروتمند و صاحب شرکت بزرگی هست. او لی شین می(Lee Bo young) که وارث حقیقی این شرکت هست را می بیند . اگرچه در ابتدا روابط آن ها تیره و تاریک هست اما چویی سوک بونگ به کمک لی شین ،برای رسیدن به هدفش که همان پول هست، تلاش و مبارزه میکند …
این مینی سریال داستان یک زن را روایت میکند که در کودکی از خانوادهاش جدا شده و به یک خانواده دیگر سپرده شده است. این زن در طول زندگیاش با دو برادر از یک خانواده روبرو میشود و با هر کدام از آنها در یک دوره زمانی عشق را تجربه میکند.
داستان در زمان اوایل سلطنت سئونجو، در چوسان و در حدود 50 سال است که از مرگ دائه جانگ گیوم مشهورترین پزشک زن آن زمان می گذرد و وقایع زندگی هئو جون که کتاب پزشکی را به نگارش در آورده است روایت می شود.
بازگشت ایلجیما به عبارتی ادامه ی سریال بسیار دیدنی ایلجیما می باشد که حکایت از مردی جنگجو و البته با قلبی رئوف و مهربان دارد. ایجیما به مانند زورو مردی عدالتخواه و جنگجوست که به حمایت از مردم سطح پایین جامعه می شتابد. او که در کودکی از خانواده رها شده توسط یه زن و شوهر چینی بزرگ می شه و به کره برگردونده می شه تا پدر و مادرش را پیدا کنه … در همین حین با دال ئی آشنا می شه و برای اولین بار تو عمرش عشق را تجربه می کنه ولی دال ئی به طور ناجوانمردانه و غیر عادلانه به مرگ محکوم شده … ایلجیما تصمیم به نجات دال ئی و گرفتن انتقام اون از مقامات دولتی می گیره و …
زمانی که کیم هی وو دانش آموز دبیرستانی بود، نمرات تحصیلی او در انتهای مدرسه اش قرار داشت. کیم هی وو با سخت کوشی وارد دانشگاه شد و در نهایت در آزمون وکالت قبول شد. او اکنون به عنوان یک دادستان مشتاق کار می کند. در حالی که او در حال تحقیق در مورد فساد احتمالی مربوط به سیاستمداری به نام چو ته سئوب است، توسط یک مرد ناشناس کشته می شود. اما، کیم هی وو از خواب بیدار می شود و دوباره خود را زنده می بیند.
بهار جوانی، در ماه می 1980 و در دوره آشفته قیام گوانجو ، هوانگ هی ته (Lee Do Hyun) که یک دانشجوی پزشکی است و کیم میونگ هی (Go Min Si) پرستار ، عاشق یکدیگر می شوند …
بان ها نی (Choi Kang-Hee) زن 37 ساله مجردیست که موقعیتی موقت در محل کارش دارد و این باعث شده استرس اخراج شدن داشته باشد. او شخصیتی ضعیف و کم رو دارد و بخاطر وضعیتش نمیخواهد که مجرد بماند ، تا اینکه یک روز اتفاق عجیبی میوفتد، بان ها نی 37 ساله با بان ها نی 17 ساله که از گذشته آمده ملاقات میکند ، بان ها نی جوان کاملا با خود بزرگترش فرق دارد ، او شخصی با روحیه و خوش بین است …
در دوره ای که زن ها اجازه تحصیل نداشتند کیم یون هی (Park Min young) از بچگی خودشو با هویت برادرش یعنی با لباس پسرونه جا میزنه تا بتونه توی بازار بعنوان نویسنده کار کنه. او بعدا مجبور میشه به دانشگاه “سونگ کیون کوان” بره و بعنوان دانشجو زندگی کنه، دانشگاهی که همه ی دانشجوهاش پسرن! توی دانشگاه با سه نفر آشنا میشه که یکیشون سون جوونه (Park Yoo chun) که خیلی به قوانین اهمیت میده. یکی دیگه ش هم جه شینه (Yoo Ah in) که قوانین دانشگاه رو زیرپا میذاره و همه ازش میترسن. بعدی هم یونگ ها (Song Joong ki) یه آدم شوخ طبع و خوشگذرونه و توی دانشگاه خیلی معروفه…
دو شرکت حقوقی پارتنر از متهمان و افراد نزدیک آنها دفاع می کنند. اون هو کانگ (Kim Hyun Joo) مادری مجرد و یک وکیل است و ته جو لی (Lee Dong Wook) هم وکیل است…
جونگ ست بیول دختری است با مهارت های شگفت انگیز در مبارزه که عاشق دوستان و خانواده خود است. چوی ده هیون صاحب مهربان و خوش قلب یک فروشگاه محلی است که تمام توجهات ست بیول را به خود جلب کرده است. سه سال پیش آنها با هم ملاقات کوتاهی داشته اند. از همان زمان به بعد این فرد برای ست بیول تبدیل به شخصی فراموش نشدنی میشود. تا اینکه ست بیول تصمیم میگیرد در فروشگاه چوی ده هیون مشغول به کار شود و …
چا یونگ جین (Kim Seo-Hyung) کاراگاهیست که 19 سال پیش ، دوست خود را در یک جریان قتل سریالی از دست داد ، اما از آن موقع یونگ جین دچار حس گناه شده ، پس بعد از 19 سال ، دوباره پرونده قتل سریالی را باز کرده و به دنبال قاتل این ماجرا میگردد و…
لی آن (پارک جین یونگ) توانایی ویژه ای داره که میتونه با لمس افراد حافظه آنها را بخواند. او به کمک یون جه این (شین یه یون) تصمیم میگیره از این تواناییش در مسیر به دام انداختن افراد بد و خلافکار استفاده کنه…
را ئیون هو دانش اموزش خوش مشرب ئی هست که مقام خودشرو به عنوان رتبه ششم از بین ۲۸۰ دانش آموزش در دبرستان خودش نگه داشته.اون استعداد در زمینه طراحی وب و آرزوی پیداکردن دوست پسر توی دانشگاه رو داره.درحالی که برای پیداکردن الهام برای کمیک(داستان) بود، به نحوی در زمان اشتباه در مکانی اشتباه گرفتار میشه و به عنوان دانش اموز جنجالی شناخته میشه. این تنها شروع مشکلات را یئون هو ئه.
در حدود سالهای ۱۷۰۰ میلادی شاهزاده لی سان (یو سئونگ-هو)بر علیه پیونسو-هوو میجنگید, پیونسو-هوو یک حزب و ائتلاف بود که قدرت و ثروت خودش رو از طریق به دست گرفتم حق مالکیت آبهای چوسان بدست اورده بود.. شاهزاده تاجدار به امید مردم زجر کشیده تبدیا شده بود. گایون زنی بود که شاهزاده عاشقش بود و به پیشرفت اون کمک کرد تا به یک حاکم بزرگ تبدیل بشه …