ده سال پس از یک پرونده قتل یک مرد مرموز بنام نام چیل وو (son ho joon) در مقابل یک کارگاه (sung Dong ll) و دختر او لی جانگ وان (kim you jung) ظاهر میشود و اسرار پرونده قتل 10 سال پیش کم کم اشکار میشود…
داستان فیلم در مورد زندان زنان است که موقعیت آن در چین شمالی است و داستان در سال 1932 اتفاق می افتد و با یک قاشق نقره ای یک تونل را در سلول زندان حفاری میکنند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« آرتور کودى جارت » ( کاگنى ) ، آدمکش روان پریش و سر دستهى گروهى از تبهکاران ، به زندان افتاده است . کارآگاهى ( اوبراین ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد …
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
« دکتر اروین ریدنشنایدر » ( جافى ) که در زندان نقشه ى دقیقى براى دستبرد به یک جواهرفروشى طراحى کرده ، پس از آزادى عملیات سرقت را به جریان می اندازد .
“برت” از دوران کودکی عاشق اسلحه بوده. پس از ترک ارتش به همراه دوستانش به یک کارناوال می رود، جایی که با “آنی” دختری بینظیر که به اندازه او عاشق اسلحه است آشنا می شود. آن دو با هم ازدواج می کنند اما “آنی” با وضعیت مالیشان کنار نمی آید. آنها دست به چند سرقت می زنند و “برت” طبیعت واقعی زنی که دوست داشته را می بیند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
در آلونکهاى حومهى مکزیکوسیتى ، بچه هاى فقرزده که به دست فراموشى سپرده شده اند ، زندگى پر فلاکتى را مىگذرانند . گروهى از آنان به بزه کارىهاى متداول در شهرهاى مدرن روى آوردهاند و تعدادى دیگر در دارالتأدیب به سر مىبرند .
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« گاى » ( گرینجر ) ، قهرمان تنیس ، در قطار با مردى به نام « برونو » ( واکر ) آشنا میشود که پیشنهاد عجیبى به او میدهد : « برونو » همسر « گاى » را بکشد و « گاى » هم در عوض پدر « برونو » را بکشد ...
ارنی دریکسول، بوکسوری که مسابقات قهرمانی سنگین وزرنش را از دست داده، اکنون بعنوان راننده تاکسی امرار معاش می کند تا مخارج زندگی و همسر آزار دهنده اش را تامین کند. زمانی که یک دزد جواهر همسر ارنی را به قتل می رساند، ارنی متهم به قتل همسرش می شود و...
پلیسى خودکشى مىکند و « کارآگاه دیو بانیون » ( فورد ) مأمور پىگیرى پرونده مىشود . خیلى زود « بانیون » متوجه مىشود که هیچ کس ، از جمهل همسر پلیس ، و دیگر هم قطاران ، مایل به روشن شدن ماجرا نیست .