هویان سوی چین (جت لی) استاد هنرهای رزمی و مامر پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه، وارد پاریس می شود. ولی ناگهان با توطئه ای که همکار فرانسوی او (چکی کاربو) تدارک دیده شده بود، روبرو می شود …
فیلم Owning Mahowny درباره مردی بانک دارد است که مشکل اعتیاد به قمار دارد. به طور ناگهانی او به یک حساب چند میلیون دلاری دسترسی پیدا می کند و وسوسه می شود. این داستان اقتباسی از بزرگترین دزدی بانکی در کانادا می باشد
کارآگاه جک لوکاس، آدمی است که زیاد با شخصیت خودش میانه خوبی ندارد. پلیس لس انجلس مسابقه ای برگزار می کند تا بتواند عامل چندین قتل زنجیره ای را پیدا کند. قاتلی که کاراگاه داستان ما آخرین هدفش برای سقوط کردن می باشد و …
"جو" جوانی ولگرد در قایق "لس" و همسرش "الا" که بین گلاسکو و ادیبنورگ در حال حرکت است کاری به دست می آورد.روزی "الا" جسد زنی جوان را که روی آب شناور بود پیدا می کنند.اما به نظر می رسد "جو" بیشتر از چیزی که تظاهر می کند می داند و ...
فیلم از آخر به اول می آید. ماجرای فیلم حول شبی در پاریس رخ می دهد، که زنی بنام «آلکس» (مونیکا بلوچی) در زیرگذر توسط یک غریبه مورد تجاوز قرار می گیرد و …...
"جک" کارآگاه پلیس است که برای کمک کردن به یک دوست باید نوجوانی فراری را پیدا کند.اما با گروهی عجیب از تبهکاران روبرو می شود که تصمیم دارند از بانک سرقت کنند و …
یکی از افراد یاکوزا که فردی سادیستی-مازوخیستی بنام «کاکیهارا» است، به دنبال رئیس گم شده اش می گردد، که در این بین به قاتلی روانی بنام «ایچی» بر می خورد و …
«جیک ویگ» ( بارنز ) یک کلاهبردار حرفه ای است که تصمیم دارد به زودی بزرگترین کلاهبرداری عمرش را انجام دهد، که از طرفی هم برای انتقام مرگ دوستش است، اما…
«سروان دوبی» (ویلیامسن) پلیس عصبی مزاج سن فرانسیسکو، «کارآگاه دیوید استارسکی» (استیلر) و «کارآگاه کن «هاچ» هاچینسن» (ویلسن) را کنار هم قرار می دهد تا از شر هر دو خلاص شود. این دو تحقیقات خود را درباره ی جنایتی آغاز می کنند که به ائتلافی از چند دارودسته ی قاچاقچی ا رتباط دارد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 48 جایزه و نامزد دریافت 33 جایزه دیگر.
مردی که قرار است مرگش به زودی فرا برسد، در آخرین روزهای عمرش تصمیم می گیرد با تمام دوستان قدیمی اش، معشوقه هایش، همسر سابقش، و همینطور پسرش تجدید دیدار کند...
کریس ون که سابقاً عضو گروه نیروهای ویژه ارتش بوده پس از مدتها دوری به زادگاهش باز می گردد تا در کارخانه چوب بری شهر کاری بیابد و زندگی آرامی را شروع کند . اما او بزودی در می یابد که کارخانه تعطیل شده و کل شهر را فساد فرار گرفته است...