اوایل دهه 1920 است، درست پس از جنگ جهانی اول. در سوئد، محدودیت های الکل بیشتر از آنچه مردم دوست دارند، سخت است و بنابراین، قاچاق فراوان است. در این شهر کوچک خاص، قاچاق توسط یک مرد اداره می شود که پادشاه قاچاقچیان است. قاچاقچیانی که برای او کار می کنند، سود زیادی نصیب خودشان نمی کنند، اما اگر برای او کار نکنند، به دردسر می افتند.
در طی یک معامله مواد مخدر، ارنست استیک شاهد قتل یک دوست است. برای جلوگیری از یک صحنه آشفته، او به عنوان راننده یک میلیونر شغلی پیدا می کند و به امید اینکه فروشنده مواد مخدر او را پیدا نکند، پنهان می شود ...
یک مزرعه منزوی پس از یک سرقت مسلحانه توسط جنایتکاران جیم و چارلی به عنوان مخفیگاه انتخاب می شود. خانواده دلی تحت سلطه وحشیانه جیم مجبور به پذیرش وضعیت می شوند...
کبراها، یک باند خیابانی شرور، با نام تجاری خشن خود از ترور، یک دبیرستان درگیر را اداره می کنند. اما زمانی که یکی از اعضای سابق باند-خوبی که سلطنت بیرحمانهشان را به چالش میکشد، آنها به سمت یک مسابقه میروند.
یک دریفت به زادگاهش در فلوریدا بازمی گردد تا متوجه شود که پدرش، شهردار محلی، در زمان غیبت او به طرز مرموزی به قتل رسیده است. او با عهد به یافتن قاتل و انتقام مرگ پدرش، تحقیقات خود را آغاز می کند.
"رو" و "بو" بعد از فارغ التحصیلی در یک آخر هفته برای سفری کوتاه جاده ای به سمت لس آنجلس، شهر کوچک خود را ترک می کنند. به زودی اتفاقات خطرناکی رخ می دهد و دنباله ای از اجساد را پشت سر می گذارند و خشونت در کل افزایش می یابد ...
معلمی که هنوز درگیر مرگ دو نوجوان است به طور تصادفی باعث می شود تا یک دختر جوان دچار عصبانیت شود که چهار نوجوان شروع به آزار و اذیت او می کنند و سپس در خانه اش به او حمله می کنند...
گروهی متشکل از چهار پلیس به خاطر گشت و گذار در خیابان های استکهلم با ون خود به دنبال مست ها یا مجرمانی می گردند که بتوانند با باتوم خود آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند...