داستان پسری به نام ویل هست که ثروتمند است و زندگی موفقی داره ولی در یک حادثه ناگوار توانایی حرکتش رو از دست میده و ادامه زندگیش رو مجبوره ک با ویلچر سر کنه از طرفی دیگه دختری به نام لو دنبال شغل میگرده و پرستار ویل میشه و …
از بین دوستان صمیمی دیدم، اسرا و زینب، تنها دیدم مجرد مانده است. اسرا در حال آماده شدن برای ازدواج با مرت است و زینب قبلا با ارگون ازدواج کرده است. دیدم استراتژی های زیادی را روی دوست پسرش جم امتحان می کند که در کتابی به نام "راهی که به ازدواج می رود" خوانده بود، اما هیچ کدام موفق نبودند.
وقتی دو نفر که دیگر به عشق اعتقادی ندارند همدیگر را پیدا می کنند، هیچ چیز نمی تواند مانع شکوفایی عاشقانه آنها شود ، به جز یک نمایش مسخره بازیگوشی از اشتباهات، دخالت ها و هویت اشتباه....
یک دانشجوی خجالتی که شیفته یک پسر رقصندهی نیویورکی شده، به بهانه ساخت فیلم مستند درباره او، او را تعقیب میکند. این دو تنها با نامهای مستعار "داک" و "گو" یکدیگر را میشناسند.
مرد جوانی که برای فیلم های ترسناک و اکشن کار می کند عاشق یک مدل عجیب و زیبا می شود که تازه از آمریکا آمده است. با این حال این زن مرموز راز تاریک و تکان دهنده ای را در قلب خود پنهان کرده...
مدئا این بار به جای اینکه مانند هرسال مراسم آخر سال را در منزل شخصی اش در حومه ی شهر جشن بگیرد، بطور اتفاقی وارد زندگی یک دوست می شود که قصد دارد کریسمس دخترش را تبدیل به لحظاتی رویایی کند و...
هنگامی که یک پزشک به دلیل تشخیص اشتباه یک بیمار مورد شکایت قرار می گیرد، او به سراغ یک آتش نشان می رود تا شاهد شخصیت او باشد. جرقه های عاشقانه ای بین آن دو می زند...
ابی که مسئول آگهی های ترحیمبوده و به یک نویسنده تبدیل شده و شخصیت های جذابی را در کتابش گنجانده فقط مشکل اینجاست که شخصیت های کتابش به زندگی واقعی قدم گذاشتند و ...