وقتی جنیفر به بهترین دوست تنبل خود کوین مکانی برای اقامت می دهد، او هفت سال در آنجا می ماند. بعد از اینکه متوجه می شود نامزدش به او خیانت می کند، هر کاری می کند تا عروسیشان را متوقف کند...
یک درخت کریسمس خاص که با آرزوهای دستنویس تزئین شده بود، به ایوان و گروهی از دانشآموزان یتیم کمک میکند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و حس خانواده بودن را تجربه کنند.
نیکته دوست دارد به عنوان راهنمای تور کار کند تا زمانی که شرکت توسط یک سهام دار خریداری شود. او تصمیم میگیرد شرکت تور خود را از صفر راهاندازی کند و برای برنده شدن در یک مسابقه مجله در برابر شرکت قدیمیاش رقابت میکند...
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
شش زن اهل لوئیزیانا (کوئین لطیفه، فیلیسیا رشاد، آدپرو اودویه، کندولا رشاد، جیل اسکات و آلفری وودارد) برای گذراندن لحظاتی خوش و صمیمی زنانه، هر روز در یک آرایشگاه جمع میشوند.
به امید رسیدن به جاودانگی، پادشاه لوئی چهاردهم (پیرس برازنان) یک پری دریایی را اسیر می کند و نیروی زندگی او را می دزدد، اما کشف دختر نامشروع او نقشه های پادشاه را تهدید می کند...
هر سال "لیز" با دوستانش جشن تولدش را در سواحل کارائیب جشن می گرد. اما امسال با سالهای دیگر متفاوت است زیرا "لیز" بیمار شده و از طرف دیگر دختری غریبه به دورهمی آنان اضافه می شود و ...
وینی ، در اواخر بیست سالگی ، هنگامی که توسط دوستش کنار گذاشته می شود و توسط همکارانش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، به عنوان یک خدمتکار قدیمی مجوز می گیرد...
خان لین، ویراستار مجله مد اگر در پروژه بعدی خودی نشان ندهد بی شک کارش را از دست خواهد داد. او مجبور می شود با عکاسی بنام سان همکاری کند که قبلا در سانحه تصادف با اتومبیل لین آسیب دیده است...
اندی و لنا برای اینکه دوباره همدیگر را پیدا کنند، تصمیم می گیرند آخر هفته طولانی را در یک کلبه تعطیلات در کوه های استایرا بگذرانند. هنگامی که اندی صبح روز بعد لنا را بدون هیچ اثری گم شده می بیند ، اوضاع تشدید می شود..
هدر فردی با روحیات جذاب و آزاد و بابی یک افسر نیروی دریایی می باشد که در خارج از کشور خدمت می کند. به لطف تولید تئاتر سرگرم کننده "سرود کریسمس" ، این دو فرد بدشانس به طرزی باورنکردنی عاشق هم می شوند...
هالی مدوکس، مدیر تبلیغاتی اهل نیویورک، رویای یک زندگی کامل، یک شغل کامل و البته یک مرد کامل را در سر دارد که او را از پا درآورد. وقتی یک روز از خواب بیدار میشود و میبیند «مرد کامل» منتظر اوست، که چیزی جز یک مانکن زنده شده نیست، باید تصمیم بگیرد که آیا «کامل» برای او مناسب است یا خیر.