ماتیا در آستانه رفتن به مادرید است تا با دوستش ادوارد باشد، او مجبور نیست گرایش جنسیش را به خانواده فاش کند. ادوارد اما متقاعد شده است که ازدواج آنها از برکت همه اعضای خانواده برخوردار است. یک روز قبل از اینکه ماتیا به اسپانیا برود، ادوارد ورود خود را به رم برای ملاقات با همسرش اعلام می کند. ماتیا اکنون باید انتخاب کند که آیا ...
داستان در یک کشتی باری زنگزده در دریای چین جنوبی رخ میدهد. ناخدای جوان لهستانی که اولین فرماندهی خود را بر عهده دارد، با مشکوک شدن خدمه چینی به او و رئیسش روبرو میشود. خدمه کشتی را ترک میکنند و ناخدا تنها میماند. در آن شب، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد.
زنی که در شوک از دست دادن والدینش به سر میبرد به مردی مرموز و جذاب وابسته میشود. وقتی که این مرد به طور ناگهانی مفقود میشود زن و دوستانش برای پیدا کردنش به یک آسمان خراش نفرین شده می روند که...
اگنس یک سرآشپز پرشور با شغل عالی است. او همچنین یک دوست دارد که واقعاً او را دوست دارد و یک دوست صمیمی که همیشه در صورت نیاز ظاهر می شود. اما یک روز همه چیز زیر و رو می شود و ...
پس از ناپدید شدن یک وارث، دوست این زن یک گلفروش شبیه به او را استخدام می کند تا جایش را بگیرد و از دزدیدن کسب و کار خانواده توسط یکی از اقوام خود جلوگیری کند...
این اردوگاه، معجزه، ایمان و اجتماع را جشن میگیرد؛ اما برای یک جوان، فرصتی برای یافتن عشق واقعیاش است. در این سفر، او با دختری کوچک آشنا میشود که راه را به او نشان میدهد و زندگیاش برای همیشه تقویت میشود.
نویسنده ای به نام رایان کول و همسرش "کیت" به خانه تعطیلاتشان خارج از شهر می روند چون او قصد دارد رمان دوم خود را به پایان برساند. اما برنامه های آنها توسط یک بیماری به کلی دستخوش تغییراتی می شود...
سیستم تنبیهی رومانی از سال 2006 اجازه ازدواج با افرادی را که به گذراندن دوران محکومیت در زندان محکوم شده اند، می دهد. بیشتر زندانیان روابطی را که از قبل با صیغه یا شریک زندگی خود در خارج از دیوار زندان زندگی می کنند، پرورش می دهند. گرچه دسته خاصی از کسانی که در دوران زندان شریک زندگی پیدا می کنند وجود دارد...