نفرینی که به لوم در دوران نوزادی وارد می شود، در عصر حاضر خود را نشان می دهد و باعث می شود که او به بعد دیگری کشیده شود. شوهر لوم، آتارو موروبوشی به یک اسب آبی تبدیل می شود و با کمک دوستانش سعی می کند لوم را پیدا کند...
اوایل دهه 1920 است، درست پس از جنگ جهانی اول. در سوئد، محدودیت های الکل بیشتر از آنچه مردم دوست دارند، سخت است و بنابراین، قاچاق فراوان است. در این شهر کوچک خاص، قاچاق توسط یک مرد اداره می شود که پادشاه قاچاقچیان است. قاچاقچیانی که برای او کار می کنند، سود زیادی نصیب خودشان نمی کنند، اما اگر برای او کار نکنند، به دردسر می افتند.
ناتالی یک دانش آموز زیبا وقتی پدرش به خارج از شهر می رود، او به بهترین دوستانش جف و پولی اجازه می دهد که به خانه بروند. این سه نوجوان جوان به طور جداگانه و با هم چیزهای زیادی در مورد زندگی، عشق و بزرگ شدن می آموزند...
در ناکازاکی، تورا سان و یکی از آشنایانش به پیرزنی که زمین خورده و خودش را مجروح کرده کمک می کنند. او آنها را به خانهاش دعوت میکند، جایی که هر سه شبی را در خوردن و آشامیدن شریک می شوند . سلامتی پیرزن رو به وخامت گذاشته و می میرد. در مراسم تشییع جنازه او، تورا سان عاشق دختر پیرزن می شود، اما به عنوان میانجی برای او و یک دانشجوی جوان حقوق عمل می کند...
برنده 2 جایزه اسکار همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
"اما" زنی مطلقه است که به همراه پسر جوانش به شهری کوچک نقل مکان کرده و در تلاش است تا در آنجا یک پرورشگاه اسب راه بیندازد. "مورفی" هم عطار آن شهر است و با "اما" آشنا می شود ...
کاوشگر مشهور "آلان کواترمین" به همراه زنی که در جستجوی پدرش است ، به جنگلهای آفریقا رفته و توسط قبیله ای ستیزه جو و یک کاوشگر آلمانی تحت تعقیب قرار میگیرند و...
جاناتان پس از برنده شدن در یک بازی شکار پینت بال مقابل دوستانش به فرانسه می رود و در آنجا با ساشا آشنا می شود و عاشق او می شود. وقتی به خانه برمی گردد، خود را در مشکل می بیند...