لیانگ به جرم قتل رئیس باند به زندان میرود و در آنجا پسری به دنیا میآورد که به بهزیستی سپرده میشود. پس از ۳۰ سال، لیانگ آزاد میشود و باند، فردی نابینا به نام آه گوی را میفرستد تا به عنوان پسرش، او را بکشد.
داستان، ماجراهای اودیسه را پس از جنگ تروآ، در راه بازگشت به خانه، نشان میدهد. او با موانع و موجودات خطرناکی مانند پولیفموس، سیرنها و سیرسه مواجه میشود و در نهایت، پس از سالها، به همسرش پنهلوپه میپیوندد.
ولف، ارباب دونلندینگ که با زیرکی و بیرحمیاش شناخته میشد، برای انتقام مرگ پدرش، به طور ناگهانی به پادشاهی روهان حمله کرد. هلم دستپتک، پادشاه شجاع روهان و مردم وفادارش مجبور شدند تا آخرین نفس خود را در قلعه باستانی هورنبرگ به دفاع از سرزمینشان بپردازند.
جایزه بزرگ ابوظبی ۲۰۲۴، آخرین مسابقه فصل ۲۰۲۴ فرمول یک بود که در پیست یاس مارینا برگزار شد. لاندو نوریس از مکلارن برنده این مسابقه شد و جایگاه قهرمانی سازندگان را برای تیمش به ارمغان آورد، اولین قهرمانی مکلارن از سال ۱۹۹۸. کارلوس ساینز جونیور از فراری دوم شد. این مسابقه، آخرین حضور برخی رانندگان در فرمول یک و همچنین آخرین مسابقه لوئیس همیلتون با مرسدس قبل از پیوستن به فراری در سال ۲۰۲۵ بود. با رفتن همیلتون به فراری، دوران همکاری بسیار موفق او با مرسدس به پایان رسید.
هونگو تاکشی بیدار می شود و متوجه می شود که به یک ملخ سایبورگ -هیبرید تبدیل شده است. او باید با سازمان شیطانی مرموز SHOCKER مبارزه کند تا از تمام بشریت محافظت کند...
دو مأمور حرفه ای برای محافظت از دو طرف یک دره عجیب و غریب به آنجا فرستاده می شوند و در آنجا با هم دوست می شوند. وقتی نیروی شیطانی ظاهر می شود، آنها مجبور می شوند برای نجات خود با هم همکاری کنند.
این داستان حول محور جنبش آزادیبخش حیدرآباد در سال 1948 میچرخد. تلاشها و مبارزات مردم تلنگانا در اوایل دوران استقلال را برای بازپسگیری دین و هویت خود در برابر ظلم و ستم نظامی و سیاسی به تصویر میکشد.
یک هنرمند طراح و یک پلیس با هم همکاری می کنند تا هویت یک قاتل فراری را با استفاده از توصیف چهره او که در حافظه یک شاهد عینی از این جنایت وحشیانه حک شده است، کشف کنند.
گرالت، شکارچی هیولا، برای بررسی حملات ساحلی، درگیر نزاعی باستانی بین انسان ها و مردم دریا می شود که جنگی میان پادشاهی ها را در پی خواهد داشت. او باید این راز را قبل از شروع جنگ حل کند.
کامساراجا، که از پیشگویی طالع بینی وحشت زده شده، به خاطر ترس از اینکه فرزند خواهرش او را نابود خواهد کرد، خانواده خواهرش را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. هنگامی که خانواده زندانی می شوند، کریشنا از آنها در برابر نقشه های شیطانی کامساراجا محافظت می کند.
جشن باشکوهی در ساحل به تازگی پایان یافته بود. اما سونامی ناگهانی همه را در خود گرفت و کوسهای عظیمالجثه و خشمگین نیز مخفیانه وارد هتل شد. بلافاصله نبردی بزرگ میان انسان و کوسه درگرفت.
چشمبند کاردزن ماهر با مهارتهای رزمی بالا، به طور اتفاقی جان ژانگ شیائویو را که به طرز وحشیانهای در آستانه نابودی بود، نجات داد. شیائویو یتیم و رنجدیده، زیر بال مرد نابینا پناه گرفت و او نیز ناچار شد او را در کنار خود نگاه دارد و مهارتهایش را به او بیاموزد. شیائویو نیز در انتظار فرصتی مناسب برای انتقامجویی بود.
داستانی درباره جی هی است که رویای دگرگون کردن زندگی اش را در سر دارد. دخترش نیز برای رسیدن به این هدف، به خانه ی یک دلال آثار باستانی که ثروتی بالغ بر 60 میلیارد وون دارد، رخنه می کند.
مکانیکی به نام کریم مین برای حل مشکلات مالی خود به کار فروش مواد مخدر روی می آورد، اما خیلی زود با پیشنهادی خطرناک از سوی یکی از مشتریانش مواجه می شود.
داستان درباره یک تیم است که وظیفه پاکسازی پس از نبردهای بزرگ را بر عهده دارد. در این بین، یک تهدید جدی متوجه قهرمانان اصلی داستان یعنی انتقامجویان میشود. در این شرایط، یک شخص عادی و دست و پا چلفتی که در کارهایش همیشه شکست میخورد، به طور غیرمنتظرهای به تنها امید برای نجات زمین تبدیل میشود. او باید بر ترسها و محدودیتهای خود غلبه کند و به قهرمانی تبدیل شود که دنیا به او نیاز دارد.