1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
پیری بدلکاری , هوپر است که هنوز هم در بالا به عنوان یکی از بهترین stuntmen در کسب و کار . اما بالا و آمدن اسکی شروع به انجام stunts بزرگتر و بهتر . هوپر دارای تجربه به....
به دنبال اپیدمی رو به رشد زامبی ها که از گور برخواسته اند، دو تن از اعضای گروه ویژه پلیس فیلادلفیا، بهمراه یک گزارش دهنده ترافیک، و دوستش که یک مجری تلوزیونی است، به دنبال یافتن پناهگاه وارد یک مرکز خرید می شوند و ...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...
"جیم داگلاس" راننده ماشینهای مسابقه،به مونت کارلو می رود تا به همراه ماشینش "هربی" وارد مسابقات رالی شود.در مونت کارلو،"هربی" عاشق ماشین دیگری شده و "جیم" عاشق راننده اش "دایان" می شود و...
یک افسر پلیس که تا به حال ماموریت خوبی نداشته مامور میشود تا یک شاهد سابقه دار را تا دادگاه همراهی کند ولی گویا این شاهد توسط گروه های مافیایی تحت تعقیب بوده و بارها و بارها مورد حمله قرار میگیرند تا اینکه معلوم میشود این گروه توسط رئیس پلیس شهر هدایت میشود و ...
یک خودروی مشکی و براق مرموز در شهر کوچک یوتا هرکس که سر راهش بیاید را به وحشت می اندازد و به نظر میرسد تنها کسی که میتواند جلوی او را بگیرد و این تهدید را برطرف کند، کلانتر محلی شهر می باشد...
«کارآگاه هري کالاهان» (ايست وود) پس از دستگيري موفقيت آميز گروهي قاچاقچي مشروب، به فرمان رئيسش «سروان مکي» (ديلمن) به دليل رفتار خشونت آميزش از بخش جنايي به کارگزيني منتقل مي شود. در همين بين، گروهي اوباش به زرادخانه اي دستبرد مي زنند. اما خيلي زود «کالاهان» به بخش جنايي باز مي گردد و وارد عمل مي شود...
دو مرد بیکار که تصمیم گرفته اند دست به سرقت بزنند، اشبتاهی بجای سرقت مغازه، وارد یک اداره پلیس می شوند و پس از یک سری اتفاقات به عنوان دو مامور پلیس استخدام می شوند...
شب سال نو است و آخرین شب کاری پاسگاه پلیس قدیمی بخش 13 شهر دیترویت. تمامی تجهیزات، کامپیوترها و پرسنل پاسگاه به محل جدیدش انتقال یافته اند و فقط جیک رونیک، افسر پلیس، آیریس، منشی پاسگاه و جاسپر، پلیس با تجربه در پاسگاه هستند تا آخرین کارها را انجام دهند و چراغ ها را خاموش کنند و بروند...
فرایدی فاستر یک عکاس مجله است، به فرودگاه میرود تا از پولدارترین سیاهپوست امریکا عکس بگیرد. سه مرد قصد کشتن سیاهپوست را میکنند و او از ماجرا عکس میگیرد ...
داستان فیلم «برانیگان» در مورد یک پلیس باتجربه است که به لندن رفته تا یک تبهکار آمریکایی را که در آنجا دستگیر شده به کشور خود برگرداند. اما همین که برانیگان به لندن میرسد این تبهکار توسط گروهی ربوده میشود. برانیگان برای دستگیری دوباره او....
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
«ستوان گاربر» (ماتا) باخبر میشود که چهار فرد مسلح – «آقای آبی» (شا)، «آقای سبز» (بالسام)، «آقای خاکستری» (الیزوندو) و «آقای قهوهای» (هیندمن) – یک قطار زیرزمینی پُرجمعیت (پلهم 123) را ربودهاند و تقاضای یک میلیون دلار باج کردهاند. یک ساعت برای تحویل پول فرصت داده شده و اگر تأخیر بشود، آنان در هر دقیقه یک مسافر را میکشند. در حالی که سیستم متروی نیویورک تقریباً متوقف شدهاست. «آقای آبی» تقاضاهایش را با بیسیم به «گاربر» میگوید. شهردار (والاس) پس از ترددیدهای بسیار، بالاخره با پرداخت پول موافقت میکند و در نهایت پول درست بهموقع تحویل داده میشود…
وقتی دوست پسرش بخاطر زیر بار نرفتن اخاذی یک گروه خلافکار به طرز وحشیانه به قتل میرسد ، شوکر هیل سعی میکند , اعصاب خود را کنترل کند ولی عصبانی نشود. بلکه خشن شود و حالا قصد انتقام دارد .او با کمک یک جادوگر….