باند "کماندار" دوباره بازگشته اند و این بار نقشه یک سرقت جسورانه در لندن را در سر دارند. آنها برای این کار به دوست قدیمی خود جورج بریگز، که هم اکنون در زندان به سر میبرد نیاز دارند و باید به هر قیمتی شده او را فراری دهند...
سال 1703: رابینسون کروزوئه مجبور می شودبرای یک سال اسکاتلند را ترک کند، اما پس از ماهها دریانوردی، یک طوفان کشتی او را غرق می کند . او به عنوان تنها بازمانده در جزیره ای متروک نجات میابد ...
سه داستان ترسناک، از جمله سرنوشت یک زن زمانی که او و معشوقهاش قصد دزدی به قبر شوهرش را دارند، زنی که پسرش را از مردگان برمیگرداند و عروسک زونی که دوباره زنده میشود و به یک جنایت دیگر میپردازد....
فیلم برداشتی کمدی از کتاب "دراکولای برام استوکر" است.مانند همیشه ثروتمدان انگلیسی توسط "دراکولا" تهدید شده و "دکتر ون هلسینگ" برای نجات آنها وارد عمل می شود...
یک پلیس تعلیق شده و دوستدخترش، یک کارشناس الکترونیک را مجبور به همکاری با خود میکنند تا وارد گاوصندوق رئیس دوستدختر، که یک عضو فاسد شورای شهر و حقوقبگیر مافیای محلی است، شوند.
جیمز و مولی خانواده خود را با پذیرفتن یک سگ خیابانی و یک سگ پشمالو که با یکدیگر صحبت می کنند گسترش می دهند. در همین حال، شغل جدید جیمز به او نیاز دارد که زمان بیشتری را با کارفرمایش سامانتا بگذراند...
لیزا و چارلی، دو دوست ، برای یک فیلم آهنگ عاشقانه می نویسند. چارلی دو هفته دیگر ازدواج می کند و نامزدش پیشنهاد می کند که برای نوشتن آهنگ به مزرعه او در خارج از پاریس بروند...
وقتی "جک" و "سالی" اعلام می کنند قصد دارند از هم جدا شوند،این خبر بهترین دوستان آنها "گیب" و "جودی" را غافلگیر می کند.این اتفاق باعث می شود ازدواج آنها به مرور از هم گسیخته شده و هر کدام به شخص دیگری علاقه مند می شوند...
"استیو بروکس" یک انسان جذاب و نمونه کامل یک انسان با اعتماد به نفس است. متاسفانه یک روز او به دست یکی از دوست هایش به قتل می رسد. در بهشت جایی برای مرد هایی مثل او نیست به همین او در غالب یک زن به زمین فرستاده می شود...
داستانی حماسی از عشق، خیانت، حسادت، دزدی، قتل و ... که در زمان تاج گذاری شاه چارلز دوم اتفاق میفتد. دختری جوان به نام "پانتیا" عاشق مردی خوشتیپ شده که پانتیا را از دست شوهر بی رحمش نجات داده و او را در یک دوئل منصفانه به قتل میرساند .
هيولايي از وصلت «شاهزاده کالوين» و «شاهزاده خانم ليسا» و اتحاد خانواده هاي آن دو وحشت دارد. در جريان عروسي، مأموران هيولا مهمانان را نابود مي کنند و عروس را مي ربايند. اما «کالوين» با استفاده از شمشيري سحرآميز و همراهي مرداني شجاع و کارآمد سرانجام به عرصه ي مبارزه با هيولا مي رسد و «ليسا» را آزاد مي کند...