موهای بزرگ، تفنگهای بزرگ، شخصیتهای بزرگ و کمبود جدی لباس. داستان پسا آخرالزمانی در آن زنان برای تعیین سرنوشت کل جهان در سطل زبالهها و گودالهای مختلف با هم میجنگند...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 5 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
یک مرد جوان سامی، شاهد کشته شدن خانوادهاش توسط گروهی از مهاجمان بیرحم است. او به روستای مجاور فرار میکند و در آنجا میآموزد که باید یک راهنما شود...
Z، یک دانشمند شرور، راهی را کشف میکند که میتواند ربات های انساننمای بیخطر به نام «سایبورگ» را به ماشینهای کشتار تبدیل کند، که قصد دارد از آن برای منافع خود استفاده کند...
مردی خوش قلب اما تهی دست، کودکان یتیم را به خانه خود می برد. پس از کشف دستگاه نامرئی کننده پدر دانشمند خود، او از این فرصت استفاده کرده و برای نجات کوکان هند از چنگال مردی شرور تلاش می کند...
گروهی از زندانیان نظامی آلمانی به عنوان گروه ۲۷ تانکهای جنایتکار در سال ۱۹۴۳ برای انجام یک ماموریت خودکشی پشت خطوط دشمن فرستاده میشوند تا یک قطار شوروی را که سوخت برای ارتش قرمز حمل میکند، نابود کنند...
رئیس جمهور آفریقا، چهار مزدور را برای کنترل قبایل شورشی که مخالف پروژه رمان او بودند، احضار می کند. اما چه اتفاقی می افتد زمانی که مزدوران متوجه نیت ارباب خود می شوند؟..
یک ایستگاه پلیس هنگ کنگ در زمان اشغال شهر در طول جنگ جهانی دوم، محل باشگاه ژاپنی ها بود. با این حال، در پایان جنگ، بسیاری از ژاپنی ها در باشگاه مرتکب خودکشی "هاراکیری" شدند. در زمان حال ، پس از اینکه مینگ (بیلی لاو) به جرم دزدی دستگیر و در ایستگاه زندانی می شود، او به دنیای ماوراء الطبیعه اغوا می شود...
جان، یک مامور سابق CIA میباشد ، بعنوان محافظ شخصی یک دختر ایتالیایی استخدام شده است. زمانی که این دختر ربوده می شود، جان خشم پنهان خود را نمایان میکند و خود را برای گرفتن یک انتقام خونین آماده میکند...
مائو مینگ، راهب تائوئیست، به همراه دو روح، برای یافتن ثروت به روستای دیگری میروند. او در آنجا با استاد گاو، مبارز خونآشام، متحد میشود تا جادوگر شروری که قصد تسخیر بشریت را دارد، شکست دهد...
مردی برای پرداخت بدهی خود به عنوان یک قمارباز، خواهر و برادر ناتنی خود را به یک زندگی جنایتکارانه و جنگ خشونت آمیز بین اربابان باندهای رقیب می کشاند...
دو خواننده قبیله ای برای اجرا در هتل موناکو استخدام می شوند اما در بازی قدرت بین سی آی ای،امیر ایشتار و شورشیانی که تلاش می کنند دولت را سرنگون کنند گرفتار می شوند...
"آتور و برادرش در کودکی از هم جدا میشوند. سالها بعد، جادوگری شیطانصفت به پادشاهی دست مییابد. آتور و پرنسس جنا برای پس گرفتن پادشاهی و شکست دادن جادوگر، آماده نبرد میشوند."