در آیندهای که هوا بسیار آلوده است، فردی که تغییرات ژنتیکی بر روی او انجام شده است، با مصرف یک دارو دچار جهشهای ژنتیکی میشود. او متوجه میشود که این جهشها میتوانند ناجی بشریت باشند.
هونگو تاکشی بیدار می شود و متوجه می شود که به یک ملخ سایبورگ -هیبرید تبدیل شده است. او باید با سازمان شیطانی مرموز SHOCKER مبارزه کند تا از تمام بشریت محافظت کند...
دو مأمور حرفه ای برای محافظت از دو طرف یک دره عجیب و غریب به آنجا فرستاده می شوند و در آنجا با هم دوست می شوند. وقتی نیروی شیطانی ظاهر می شود، آنها مجبور می شوند برای نجات خود با هم همکاری کنند.
یک معدنچی سیارکی که پس از فرود اضطراری روی یک سیاره بیگانه، باید راه خود را از میان زمین ناهموار و خشن پیدا کند. در این مسیر، اکسیژن او تمام میشود و موجودات عجیبی به تعقیب او میافتند. هدف او رسیدن به تنها بازمانده دیگر است.
زوجی که با نابودی قریب الوقوع ناشی از یک سیارک نابودگر سیاره روبرو هستند، به تپه های تنسی فرار می کنند تا آخرین روزهای خود را با هم بگذرانند - اما فروپاشی آشفته جامعه برنامه های آرام آنها را مختل می کند.
شانکار، سفری پرخطر را در هیمالیا آغاز میکند تا درمانی برای بیماریاش پیدا کند. اما در این سفر، گذشتهی فراموششدهاش نقش مهمی در شکلگیری آیندهاش ایفا میکند.
زوج جوانی که در دنیایی زندگی می کنند که در آن قرص ها احساسات را از بین می برند، به طور تصادفی دوزهای خود را فراموش می کنند و دوباره شروع به احساس می کنند. آنها به زودی متوجه می شوند که احساسات، اگرچه می توانند زیبا باشند، اما می توانند دردناک و پیچیده نیز باشند.
در این دنیا هزاران معمای حل نشده وجود دارد، مشکل اینجاست که این معماها تبدیل به بزرگترین ترس های زندگی ما می شوند. این داستان ها بدترین کابوس های ما را بیدار می کنند.
داستان درباره یک تیم است که وظیفه پاکسازی پس از نبردهای بزرگ را بر عهده دارد. در این بین، یک تهدید جدی متوجه قهرمانان اصلی داستان یعنی انتقامجویان میشود. در این شرایط، یک شخص عادی و دست و پا چلفتی که در کارهایش همیشه شکست میخورد، به طور غیرمنتظرهای به تنها امید برای نجات زمین تبدیل میشود. او باید بر ترسها و محدودیتهای خود غلبه کند و به قهرمانی تبدیل شود که دنیا به او نیاز دارد.
میسون به خانه قدیمی اش که قرار است تخریب شود برمی گردد و دوربینی پیدا می کند که می تواند تصاویر گذشته را نشان دهد. او تصمیم می گیرد از این فرصت استفاده کند و خاطرات خانه را قبل از نابودی آن ثبت کند.
یک دانشمند هواشناس که در حال جشن گرفتن سالگرد ازدواجش است، مجبور میشود جشن را نیمهکاره رها کند تا خانوادهاش و تمام آمریکای شمالی را از یک طوفان بسیار مخرب و باورنکردنی نجات دهد.
چارلز جیمز هال ادعا میکند که به مدت دو سال با موجودات فضایی "سفیدپوست بلند" زندگی کرده و در ابتدا از آنها وحشت داشته، اما به تدریج بر ترس خود غلبه کرده و با آنها ارتباط برقرار کرده است. او در طول این مدت، اطلاعاتی را درباره آنها کسب کرده است.
در این داستان، هنری هارت با یک طرفدار بسیار مشتاق روبرو میشود که به دستگاهی برای سفر به دنیایهای موازی دست پیدا میکند. هنری و دوستانش درگیر ماجراجویی خطرناکی میشوند و باید راهی برای بازگشت به دنیای خود پیدا کنند.
آلیستر، فرمانده یگان امنیتی مخفی زمین، جیم، سرباز تازهکار با تواناییهای خارقالعاده را به مأموریتی تحت رهبری سرهنگ گرین و تفنگداران زبدهاش دعوت میکند تا منشأ یک آشفتگی انرژی ناشناخته در پایگاهی در نیومکزیکو را بیابند.
فیلیپا جورجیو، امپراتور سابق، به عضویت یک بخش سری از ستارهفلیت درمیآید. این بخش مخفی مسئولیت حفاظت از فدراسیون متحد سیارات را بر عهده دارد. جورجیو در این مأموریت جدید، مجبور میشود با اشتباهات و گناهانی که در گذشته مرتکب شده است، روبهرو شود.