گروهی که برنامه نمایش فیلمهای ترسناک محلی را اجرا میکنند، عادت دارند داستانهای وحشتناکی از قاتلان بیرحم را پخش کنند، اما امشب خود آنها در دام قاتلی واقعی گرفتار شدهاند و داستان واقعی را رقم میزنند.
هنگامی که یک شهر کوچک در نزدیکی مرز آریزونا و مکزیک یک شبه از بین می رود مجموعه ای از عکس هایی که بازمانده ای در آن شب گرفت، داستان متفاوتی را روایت می کند.
مارکوس که در تاریکی اعمال پلید خود غرق شده بود، به دنبال پناهگاهی به خانه ی پدری در ساحل نیوانگلند پناه میبرد. اما در عوض آرامش، با کابوسهای عمیقترین ترسها و تاریکترین آرزوهایش روبرو میشود.
پس از آنکه خانواده ای به یک خانه ویکتوریایی قدیمی تغییر مکان میدهند مشکلاتشان آغاز میشود . در اتاق زیرشیروانی قفسه ای پیدا میکنند که شامل عتیقه جات نفرین شده توسط روحی بدخواه است .
"دنگ" بیوه بازنشسته ای که خود را وقف مراقبت از دو پسر بزرگ و مادر پیرش می کنند. اما هنگامی که تماسهای ناشناس دریافت می کند ، برنامه روزمره مختل می شود و...
یک پرستار بچه به نام گِرتا ایوانز در خانه ی یک زوج میانسالِ انگلیسی استخدام می شود تا از پسربچه ی آنها نگه داری کند. این پسربچه در واقع عروسکی در اندازه ی واقعی و جانشین پسری است که بیست سال پیش از دست داده اند. اما این تازه شروع ماجرای فیلم ترسناک «پسر» است. چراکه گِرتا با شکستن قانون های سخت خانه و مجموعه ای از اتفاقات ترسناک ، پِی می برد که این عروسک زنده است و ...
ایوان کاتلر مردی است که ماموریتی را بر عهده دارد - او در دهه 1950 خبر خوب را در سراسر سرزمینهای شهری ایرلند پخش میکند. اما او یک راز شوم را پنهان میکند - او علاقه شدیدی به قتل کسانی دارد که به اندازه کافی مهربان هستند تا او را به خانههایشان دعوت کنند. با این حال، وقتی به مزرعه روستایی ما و دا تاگارت زنگ میزند، با دو نفر آشنا میشود که کاملاً با او جور در میآیند.
اِما، مجری سرشناس یک شبکه تلویزیونی ملی و ستاره یک برنامه پربینندهی حاشیهای است. این زن کمالگرا، برای افزایش محبوبیت برنامهاش، حاضر است هر کاری بکند؛ حتی اگر به قیمت از دست دادن سلامتی یا ثروتش تمام شود.
الکسیس کینگ (آندره کیلیبرتی) که توسط شبح گذشته و تصورات آینده اش تسخیر شده است، پس از به ارث بردن خانه دوران کودکی خود، گرفتار فعالیت های ماوراء الطبیعه می شود و به قلب جایی که شیطان در آن زندگی می کند، باز می گردد...
این فیلم داستان پدری و مادری را روایت میکند که بعد از آلوده شدن مادر خانواده، پدر باید با یک بچه خردسال از این دنیای درحال نابودی نجات پیدا کند و وقت زیادی برای این کار ندارد.
یک دانشجوی جامعه شناسی و چند تن از دوستانش در روز هالووین در کتابخانه جمع می شوند تا یک افسانه شهری بسازند، غافل از اینکه عواقب مرگباری در پی خواهد داشت...