جمعی از تفنگداران دریایی کارکشته، اقدام به سرقت یک محموله تسلیحات از ارتش میکنند، اما در پی آن، با یک ربات متعلق به عصر جنگ سرد مواجه میگردند که با عزمی راسخ در پی شکار آنهاست تا ماموریت خود را به اتمام برساند.
یک گروهبان نظامی گرفتار شده، تماسهای وهمآوری از یک خط تلفن قدیمی دریافت مینماید که هر یک از آنها وی را در جهت نجات همسر باردارش از چنگال یک قاتل بیامان هدایت میکند؛ اما در نهایت، او بارها و بارها شاهد جان دادن همسرش در یک حلقه شوم و کابوسوار میگردد.
شرح وقایع مربوط به صعود سریع و سقوط روزنامهنگار سابق اشپیگل، کلاس رلوتیوس، که پس از اعتراف به جعلهای متعدد، در مرکز یکی از بزرگترین رسواییهای رسانهای تاریخ قرار گرفت.
دو جاسوس فراری از شبکه خارج میشوند، ازدواج میکنند و در کلبه دورافتادهشان مورد حملهی آژانسهای اطلاعاتی مختلف قرار میگیرند که به دنبال یک هارد دیسک دزدیده شده هستند.
این فیلم ، پیشداستانی بر فیلم فوریه (محصول سال ۲۰۱۹) است و سرگذشت سالهای آغازین زندگی تانهسوی، شخصیت شرور و بیرحم هایفونگ در خیابانهای سنگدل سایگون قدیم را روایت میکند.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.
هنگامی که جوانی مبتلا به بیماری روانی گمان میبرد شاهد یک ربایش بوده است و پلیس سخنان او را باور نمیکند، از سر ناچاری به همسایهاش که نگهبان بازنشسته و دلگیری است، روی میآورد تا در یافتن زن مفقود شده یاریاش کند.
پلیس مخفی به نام سامسون بریون پس از پانزده سال به زادگاهش در بریتانی بازمیگردد، اما بازگشت او با استقبال مواجه نمیشود. به ویژه لیلا، یک کارآفرین محلی که برای نجات کسبوکارش مجبور به اجاره دادن بخشی از آن شده، از این موضوع ناخشنود است، به خصوص وقتی میفهمد مستأجر جدید کسی نیست جز سامسون.
فیلم داستان کوانتای "بوسکو" آدامز را دنبال میکند که به جرم حمل ماریجوانا به 35 سال زندان محکوم شده است. او با کمک زنی که از طریق آگهی با او آشنا شده، برای دیدن دخترش فرار میکند ...
داستان، روایتگر سفر استیفن ندومپالی است، مردی که در پس چهرهٔ خورشیدی آبراهام، رهبر پنهان و مقتدر یک شبکهٔ جنایی بینالمللی، زندگی دوگانهای را تجربه میکند.
یک داستان هیجان انگیز ماورایی درباره یک قاتل حرفه ای که با یک بحران وجودی روبرو می شود، تصمیم می گیرد از این کار دست بکشد و با زنی که دوستش دارد از شهر برود، اما نقشه های او توسط یک مرد جوان مرموز و رئیس سابق بی رحمش بر هم می خورد.