"توئینکل" برای یک سفر غیرمنتظره به مناسبت جشن دیوالی، به خانه بازمیگردد، اما افشای رازها و وجود ناهماهنگیها، پیوندهای خانوادگی او را به گونهای به آزمون میگذارند که پیش از این تصورش را نمیکرد.
این داستان دربارهٔ مردی اندوهگین است که پس از جان سالم به در بردن از اقدام به خودکشی با قطار، با محو شدن مرزهای واقعیت، دچار پریشانی و آشفتگی عمیق میشود. در حالی که اطرافیانش اعتبار رویدادها را زیر سؤال میبرند، یک راز نهفته او را به سمت وسواسی جنونآمیز و عشقی دیرپا سوق میدهد.
زمانی که کبیر دهلیوال، یک مامور مخفی، متهم به خیانت به کشورش میشود، اوضاع پیچیده میگردد. در این میان، ویکرام که همدورهای سابق او بوده، مأموریت پیدا کردن کبیر را بر عهده میگیرد.
یک بازرس ویژه کشف میکند که پروندهای از قتلهای زنجیرهای آنطور که به نظر میرسد، نیست و دنبال کردن این مسیر تنها به جنگی بین تمام افراد درگیر ختم خواهد شد.
داستان درباره عشق یک مرد و زن هندی از دو منطقه متفاوت (شمال و جنوب) در کرالاست. تفاوتهای فرهنگی آنها باعث ایجاد ماجراهایی خندهدار و پر پیچ و خم میشود.
پس از یک رویارویی ناگهانی با پدرش که از او جدا شده است، یک نویسنده مشتاق رازی را میفهمد که او را مجبور میکند تا میان خانواده، عشق و موفقیت تعادل برقرار کند، در حالی که در تلاش است تا شکاف بین زندگی هیجانانگیز شهری که میخواهد و واقعیت حومه شهر خود را مدیریت کند.
دو هنرمند، که هر یک از دنیایی متفاوت آمدهاند، از طریق موسیقی به نقطهی اشتراکی میرسند و با یکدیگر هماهنگ میشوند. اما هرچه احساسات آنها عمیقتر میشود، تفاوت سنی و شرایط موجود در زندگیشان، این ارتباط عمیق و انکارناپذیر را با دشواریهایی روبرو میسازد.
این فیلم به کاوش در مورد ریشههای [خدای] کادوبتو شیوا در دوران سلسلهی کادامبا میپردازد، و در عین حال به عمق طبیعت وحشی رامنشده و افسانههای فراموششدهای میرود که گذشتهی او را در بر گرفتهاند.
داستان درباره دو دلداده سابق در دهلی است که تلاش برای احیای عشق قدیمیشان، باعث زنجیرهای از اتفاقات مضحک و فریبکارانه میشود. در پی این ماجراها، یک رابطهی جدید به طور غیرمنتظره شکل میگیرد و ابهام این است که در نهایت، کدام یک از شخصیتها به سرانجام خوش دست مییابند.
ساندیپ که با یک قلب پیوندی به زندگی ادامه میدهد، برای مراسم نامزدی هاریتا، دختر کسی که قلبش را اهدا کرده بود، دعوت میشود. حضور و اقامت غیرمنتظره او در کنار این خانواده، زمینهساز نزدیکی و پیوند عاطفی عمیقتری میان آنها میگردد.
جسی پس از سالها دوری از همسرش، برای آشتی به اسکاتلند میرود. اما ورود او به این کشور، همزمان میشود با درگیری با اوباش و شرکت در یک عروسی شلوغ. او حالا باید همسرش را نجات دهد، گروگانها را آزاد کند و در میان هرج و مرج فرهنگی، راهی برای حل مشکلات پیدا کند.
نیلِش، یک دانشجوی حقوق از خانوادهای فقیر، پس از ورود به یک دانشگاه معتبر، با نابرابریهای عمیق اجتماعی روبرو میشود. یک اتفاق غمانگیز، او را وادار میکند تا با این سلسلهمراتب اجتماعی پنهان و تأثیر آنها بر سرنوشت و روابط افراد مقابله کند.
یک پرونده قتل در شهر هاتا، عدالت را به چالش میکشد. یک وکیل بلندپرواز به نام ویر، دفاع از این پرونده را بر عهده میگیرد و در دادگاه با اتفاقات غافلگیرکنندهای مواجه میشود.
هنگامی که یک بازیگر با روحی مواجه میشود، شک و تردید در میان گروه فیلمبرداری افزایش مییابد؛ چراکه معلوم نیست این اتفاق ماوراءالطبیعی است یا ترفندی از کارگردان. با ناپدید شدن بازیگر اصلی، این ابهام بیشتر میشود.