در حالی که در خوابگاه هستند، ساکن خوابگاه توسط موجودی ماوراءالطبیعه وحشت زده میشود. نوعی موجود ماوراءالطبیعه به نام «مکوم» (دنبال کننده) وجود دارد که هنگام نماز آنها را دنبال میکند.
این فیلم به موضوع ظهور و ایجاد وحشت توسط یک جن شیطانی خاص به نام "جن اُم صِبیان" میپردازد و اشاره میکند که رویدادهای ماوراءالطبیعهٔ مربوط به آن، پس از ۲۰ سال اتفاق میافتند.
«دون»، پسربچهای چاق و قربانی آزار و قلدری، با روحی به نام «مری» آشنا میشود. مری برای پیوستن به ارواح خانواده آشفتهاش به کمک دون نیاز دارد. این دیدار سرآغاز سفر آنهاست.
یک خانواده از هم گسیخته اداره یک کسبوکار معتبر داروی گیاهی را بر عهده دارند. مالک شرکت در تلاش برای نوآوری، معجون جدیدی میسازد که به طور تصادفی باعث آغاز یک همهگیری زامبی میشود.
در پی وقوع یک نزاع اجتماعی، افرادی که به جادوگری متهم شده بودند، بدون آنکه فرصت دفاعی یابند، به قتل رسیدند. این واقعه، آشوب و هرج و مرج گستردهای را در پی داشت.
داستان دربارهی جفری و سارا است که با وجود رابطه، مجبور میشوند پس از قتل و ناپدید شدن جسد سوفیا (همسر جفری) به سرعت برای خود آلیبی (دلیل موجه) بسازند.
امبر، مادری جوان است که پس از ناپدید شدن مرموز همسرش، مجبور به کار در یک معدن شن میشود. اما آنچه او با آن روبرو است، فقط سختی زندگی نیست، بلکه وحشتهای ناملموسی است که زخمها و آسیبهای روانی قدیمی را بیدار میکند.
استاد قدر بعد از فوت فرزندش، با دسیسهٔ جدید شیطان مواجه میشود. شیطان برای درهم شکستن ایمان او، همسرش، عزیزه، را هدف قرار میدهد تا قدر را مجبور به تسلیم شدن در برابر خود و پشت کردن به خدا سازد.
گروهی از مردان و زنان جوان که به عنوان کارگر فصلی در یک کارخانه قند کار میکنند، با وحشتی از قلمرو شیاطین که کارخانه در آن واقع شده، روبرو میشوند. آنها باید علت خشم شیاطین را قبل از اینکه این وحشت به زندگیشان پایان دهد، پیدا کنند.
آثار با آرا آشنا میشود و این آشنایی تأثیر مثبتی بر او میگذارد و باعث میشود که او به انسان بهتری تبدیل شود. با این حال، هر دوی آنها هنوز در ابتدای جوانی خود هستند و لازم است که برای دستیابی به اهداف و آرزوهایشان تلاش کنند.
بحری، جوانی است که در روستای مکارساری زندگی میکند. او روزی متوجه میشود که اتفاقات عجیبی در روستا در حال رخ دادن است. بحری از روی کنجکاوی، به دنبال کشف حقیقت میرود تا بفهمد در روستای محل زندگیاش واقعاً چه خبر است.
یک مدرسه خاص برای بچههای مشکلدار. معلمی که مصمم به انضباط بخشیدن به دانشآموزان است. در اینجا، معلمان نه تنها باید آموزش دهند، بلکه باید از حملات مرگبار دانشآموزان خود نیز جان سالم به در ببرند.
اود، جوانی از اهالی بوتون، دل به دختری به نام آده میبازد که از بالی به آنجا مهاجرت کرده است. رابطه آنها در ابتدا بسیار خوب پیش میرفت و آنچنان زیبا بود که گویا دنیای هستی تنها متعلق به این دو نفر است.