زندگی ازمیر و اژه که در فرانسه در کنار هم زندگی میکنند، با یک تماس تلفنی غیرمنتظره زیر و رو میشود. کسی که پشت خط است، ادعا میکند مادر ازمیر است؛ مادری که به تازگی درگذشته است.
خانوادهای به دلیل مشکلات و تهدیداتی که با آن روبرو هستند به خانهای قدیمی پناه میبرند. بیماری یکی از اعضای خانواده و حضور فردی ناشناس در این خانه، وقایع عجیبی را رقم میزند.
علاقهمندان به ایرسافت، جنک، جهان و دوستانشان متوجه میشوند که یک تیم ایرسافت روسی میخواهد در مسابقهای با جایزه نقدی با آنها بازی کند. این تیم پیشنهاد را میپذیرد و به جزیرهای میروند که قرار است بازی در آنجا انجام شود. اما کمی بعد از شروع بازی، آنها متوجه میشوند که مشکلی وجود دارد. سلاحهای در دست تیم روسی واقعی هستند! اکنون تیم روسی شکارچی است و جنک، جهان و دوستانشان شکار شدهاند...
در شبی پر از خون و خشونت، یک نویسنده، یک هنرپیشه، یک موسیقیدان و یک پیشخوان آشپزخانه به شکلی هولناک با یکدیگر برخورد میکنند. در این میان، هنر، فریب و خیانت، فرش قدیمی مادر را به خون آغشته میسازند. این روایت، داستانی است از دورانی که عشق در آن جایی ندارد و...
افه در طول تعطیلات تابستانی خود در روستا، ضمن پرداختن به بازی شطرنج، به تدریج خصلتهایی چون صبر و شکیبایی و همچنین روحیهی مشارکت و کار گروهی را فرا میگیرد.
این فیلم، داستان پر از خنده سفر دختری جوان به نام الیف را روایت میکند که میخواست خبرنگار جنگی شود، اما سر از نوشتن طالعبینی در بخش اخترشناسی درآورد.
زینب، درست در روزی که قرار است تحصیل خود را در مدرسهی جدیدی آغاز کند، شاهد یک قتل در ساختمانی قرنطینه شده به دلیل شیوع یک بیماری همهگیر میشود. او به همراه اونور، بوراک و مرت تلاش میکنند قاتل را پیش از آنکه وحشت در مدرسه فراگیر شود، پیدا کنند. اما این نقشهی پرخطر، آنها را به مسیری بیبازگشت هدایت خواهد کرد.
داستان درباره "مته" است، پسر نازپرورده تاجر ثروتمندی که پدرش او را به این باور میرساند که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان یک خدمتکار در شهری عثمانی تناسخ پیدا کرده است.
فیلم دربارهی مادری به نام دنیز است که دختر ششسالهاش، جمره، به بیماری لاعلاجی مبتلا میشود. دنیز که جمره را به تنهایی بزرگ کرده است، سعی میکند پیش از مرگ دخترش، آخرین خواستههای او را برآورده کند.
بعد از ورشکستگی، ایوب برای کار در مزرعه گوجهفرنگی از ازمیر خارج میشود. دستمزدهای پرداختنشده ایوب را کلافه میکند و این موضوع منجر به درگیری با سرکارگرش، هِمّه، میشود. او تصمیم میگیرد هِمّه را بکشد، اما ناخواسته در شهر مسیرش منحرف شده و خشمش فروکش میکند.
اوزان، عاشق دلشکستهای است که میخواهد با خودکشی قانونی به زندگیاش پایان دهد. اما به دلیل عشق یکطرفه "اکین" که او را نمیشناسد، درخواستش رد میشود. حالا او باید اکین را پیدا کند و کاری کند که او دیگر دوستش نداشته باشد تا بتواند به آرزوی مرگ خود برسد.
اونور به دلیل فقر نتوانسته با عشقش، کریم، ازدواج کند. پس از فلج شدن عمویش، اونور کدخدای محله میشود. با وجود مخالفت و عدم رضایت اهالی محله، او به همراه دوستانش تلاش میکنند تا این سِمَت را حفظ کند.
چهار دانشجوی دانشگاهی با استفاده از یک دفترچه یادداشت مذهبی که پیدا کردهاند، یک روح باستانی را از بُعدی دیگر احضار میکنند. آنها به زودی متوجه خواهند شد که زندگی خودشان در خطر جدی قرار دارد.
داستان "کلندر پیده" دربارهی تلاشهای یک مرد به نام کلندر و فردی غیرمنتظره به نام اوجو برای جلوگیری از فروش رستوران کلندر است؛ این دو مرد به طور تصادفی وارد زندگی یکدیگر شدهاند.