لوگان مککوئین پلیس سابق است که به دلیل یک عملیات ناموفق در زندان به سر میبرد. در طول حبس، او از وجود یک زندانی محکوم به اعدام باخبر میشود که ادعا میکند میتواند جزئیات حمله بعدی یک بمبگذار زنجیرهای را پیشبینی کند. لوگان پس از آزادی از زندان، تلاش میکند تا هویت بمبگذار را پیدا کرده و جلوی او را بگیرد. بهترین راه برای او این است که با درخواست زندانی مبنی بر بررسی مجدد پروندهاش موافقت کند.
داستان نهایی در سری لوگان مککوئین (برت رینولدز) ماجرای یک پلیس سابق را روایت میکند که باید یک کنگرهمان، خانواده او و شریک سابق لوگان را از دست یک آدمربا نجات دهد. این آدمربا گروه را در یک هتل قدیمی گروگان گرفته است.
رهبر کارکنان (چارلز پی رابینسون) یک شبه نظامی سیاهپوست خدمات اجتماعی یک ارتش خصوصی را سازماندهی می کند و یک جنگ خشونت آمیز را علیه اوباش سفیدپوست آغاز می کند...
یک گروه کودکان به نام "بترسی بتزی" در لندن تصمیم میگیرند یک ماشین بسازند و آن را در مسابقه ماشینهای خودساخته شرکت دهند . یک گروه رقیب به نام "ویکتوریا ویکتورز" درباره این ماشین میشنوند و برای دزدیدن نقشههای آن تلاش میکنند...
فرقه های شیطان پرستی، قربانی کردن نوزادان، معاملات مواد مخدر و موارد دیگر در ترکیب با یک شرور ماکیاولیستی (ویلیام اسمیت) به دو پلیس سابق (جان دی هارت، وینگ هاوزر) خیانت می کنند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 44 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد ...
در یک عصر معمولی پاییزی در سال 1983، مردی جوان در حال فیلمبرداری از جشن تولد 5 سالگی خواهرزادهاش بود. با وقوع اتفاقات عجیب شب، او دوربین فیلمبرداری خود را روشن نگه داشت و کل رویداد را ضبط کرد...
یک شرکت کوچک اپرا دور هم جمع می شود تا عروسی خواهر خود را با اجرای اپرا دونیزتا جشن بگیرند. برادرش امیدوار است که همسر جدیدش که یک تِنور ثروتمند آمریکایی است، برای نجات گروه شکست خورده کمک نقدی کند...