"دن هاردستی" قاتلی فراری توسط کارآگاه "استیو بورک" در هنگ کنگ دستگیر شده و به سانفرانسیسکو منتقل می شود.بر روی کشتی "دن" عاشق زنی بیمار به نام "جون" می شود."جون" نمی داند مقصد نهایی "دن" زندان سن کوئنتین است.هر دوی آنها می دانند زمان کمی دارند به همین دلیل با هم برای دیدار در کلوپی مکزیکی قرار می گذارند و...
دو دختر جوان از اینکه تمام جزیره Coney را جوانان بومی گرفته اند خسته شده اند. بک روز دو مرد انگلیسی را ملاقات میکنند که به آن ها پیشنهاد میدهند برای خرید، لباس روزی با هم در این جزیره قرار بگذارند…
جورج با یکی از قربانیان یک حادثه اشتباه گرفته شده و به بیمارستان فرستاده می شود. او تحت یک عمل جراحی غیر ضروری قرار گرفته و بعد از آن با پرستار گریس آشنا می شود. گریس به جراحت هایی که تا کنون به او وارد شده است، جراحت روانی را نیز اضافه می کند...
یک روزنامه نگار مست توسط وارثی که عشقش او را از خواب بیدار می کند و او را به نوشتن یک نمایشنامه تشویق می کند ، از شر الکل خود نجات می یابد ، اما او دوباره به دیپسومانیا می رود...
دنی، پلیس، عاشق هلن، پیشخدمت می شود. خواهر هلن، کیت، عاشق دوک، گانگستری است که در حال فرار است. حالا، دنی باید دوک را به هر قیمتی پیدا کند، حتی به قیمت از دست دادن عشقش ...
گریسی و لوری عاشقانی هستند که با هم یک کنش موسیقی را تشکیل می دهند. گریسی میخواند و لوری آهنگها را مینویسد، اما وقتی لوری طعم شهرت را میچشد، دنبال یک بازیگر زن جذاب میگریزد...