در این داستان درباره تابآوری، انسانیت و قدرت دگرگونکننده هنر، دیوین جی که به اشتباه در زندان زندانی شده است، با بازی در یک گروه تئاتر به همراه دیگر زندانیان، هدفی برای زندگی پیدا میکند
یک پسر بچهی ۱۲ ساله در یک طوفان شدید از خانوادهاش جدا میشود و برای زنده ماندن ۹ روز تمام در دل جنگلهای مِین سرگردان میشود. این فیلم داستان مبارزه او با طبیعت و تلاشش برای بازگشت به خانه را به تصویر میکشد.
زن فراری به نام مولی پرایس زمانی با خطر بزرگتری مواجه میشود که دخترش با استفاده از تخته احضار روح، ناخواسته یک جادوگر باستانی را احضار کرده و خانواده را در معرض آسیب قرار میدهد.
تیم پس از خودکشی برادرش شان، از مراسم تدفین او فیلم میگیرد و در این حین متوجه میشود که شان به شدت پیگیر یک افسانه اینترنتی درباره یک آزمایش سری و شکستخورده دولتی در زمینه کنترل ذهن بوده است.
گری یانگ، درامر گروه پِیومنت، با سبک نوازندگی غیرمنتظرهاش به صدای خاص گروه کمک کرد، اما همین رفتارهای غیرقابل پیشبینی در نهایت به آرزوی ستاره شدن او پایان داد.
یک کارآفرین در تلاش است تا در جشن تولد دخترش، رابطه خود را با او ترمیم کند. با این حال، این مهمانی به ناگاه مختل شده و او و دخترش توسط دو سارق زن نقابدار که ظاهراً با نظام مردسالارانه خصومت عمیقی دارند، به گروگان گرفته میشوند.
سرگذشت الهامبخش یک بازیکن جوان هاکی سیاهپوست که به جرم جنایی محکوم شده است، او را به گذراندن دوره خدمات اجتماعی در یک پیست هاکی محلی میکشاند. در این مکان، او رهبری تیم ناهماهنگ هاکی خود را بر عهده میگیرد و آنها را در یک رقابت ورزشی یا لیگ که ظاهراً با تعصب همراه است، به سوی پیروزی سوق میدهد.
این فیلم به دنبال کردن لیو مکنیل در پشت صحنه فیلم «پریسیلا» به کارگردانی سوفیا کاپولا میپردازد و مصاحبهها با پریسیلا پریسلی و کیلی اسپینی، لحظاتی با جیکوب الوردی و ویژگیهای خاص فیلمبرداریهای سوفیا کاپولا را به تصویر میکشد.
دهمین ویژه برنامه استندآپ کمدی راسل با عنوان «سن خودت باش» به صورت زنده در ابوظبی ضبط شده است. این اجرا در سالن اتحاد آرنای ابوظبی و در حضور تماشاگرانی که تمامی بلیتهای آن به فروش رفته بود، در پایان تور جهانی «سن خودت باش» برگزار شد.
این فیلم بر اهمیت کامیل پیسارو به عنوان بنیانگذار جنبش امپرسیونیسم تأکید دارد و از فیلمی سخن میگوید که به بررسی زندگی و آثار برجسته این هنرمند میپردازد.
این برنامه شامل داستانهای لین درباره زندگی، سفرها و خانوادهاش است که به سبک یک گفتگوی دوستانه در زمان برانچ بیان میشود و در اکتبر گذشته در سانتا مونیکا ضبط شده است.
در آیندهای با سلطه واقعیت افزوده، مردی جوان مبتلا به آگورافوبیا با یک هوش مصنوعی مرموز آشنا میشود که زندگی او را به یک بازی تبدیل کرده و باعث تحولی غیرمنتظره در او میگردد.
خانوادهای مکزیکی-آمریکایی که صاحب یک رستوران معروف هستند، برای گردهمایی سالانهشان تدارک میبینند، اما از این موضوع بیخبرند که از بین رفتن آرزوی داشتن یک کامیون غذا، زندگی آنها را دستخوش تغییرات بزرگی خواهد کرد.
اعتراض دانشجویان ناشنوا در دانشگاه گالودت در سال ۱۹۸۸ منجر به انتصاب اولین رئیس ناشنوای این دانشگاه، دکتر آی. کینگ جردن، شد که رویدادی سرنوشتساز در تاریخ حقوق ناشنوایان بود.
هنگامی که پدر اولیویا، که یک مدلساز است، تصمیم به بازنشستگی از شرکت خانوادگیشان میگیرد، اولیویا خود را شایستهترین فرد برای جانشینی او میداند. با این حال، ورود سایمون با دیدگاههای وسیع و بلندپروازانهاش، نه تنها آرامش و ثبات زندگی اولیویا را به خطر میاندازد، بلکه موقعیت او به عنوان جانشین پدرش را نیز متزلزل میکند.