راهبه ای به نام "سارا" توسط "هوگان" که در راهش برای انجام شناسایی جهت حمله به یک قلعه فرانسوی است آزاد می شود.فرانسویها در جستجوی "سارا" هستند به همین دلیل "هوگان" تصمیم می گیرد در ازای اطلاعات در مورد استحکامات قلعه به او کمک کند...
پس از جنگ داخلی، ژنرال سابق متحدین “جان هنری توماس” و کلنل سابق فدراسیون “جیمز لنگدان” دو گروه مختلف را در مکزیک رهبری می کنند. "جان هنری" به ازای ۳۵ دلار برای دولت منفور مکزیک اسب مهیا می کند در حالیکه “لنگدان” گروهی از آوارگان را رهبری می کند که در جستجوی زندگی جدید در مکزیک هستند. آنها مجبور می شوند اختلافاتشان را کنار گذاشته و درکنار هم بجنگند…
زن جوانی که با افسون هایش مردان را تیغ می زند، در شرایطی گیج کننده یک خدمتکار ساده و مهربان هتل را با خواستگاری ثروتمند اشتباه گرفته و با او رابطه برقرار می کند…
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی مهری واقع شدهاند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچهای میپندارد…(تذکر: فیلم پر از صحنه های عاشقانه است،با خانواده نگاه نکنید!!!)
ماریا اندرز که در اوج فعالیت حرفهای اش قرار دارد ازش خواسته میشود نقشی را که ۲۰ سال پیش از او یک چهره ی معروف و مشهور ساخته بود را دوباره ایفا کند اما…
«جک» و «ماریون» تصمیم گرفته اند با سفر به پاریس از نو به رابطه شان استحکام بخشند، در حالی که پاریس شهر پدر و مادر ماریون و همینطور دوست پسرهای سابق او است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
جنگ جهانی دوم، چهار مرد عرب از آفریقای شمالی، در ارتش فرانسه ثبت نام می کنند تا در مقابله با آلمانی ها در آن کشور کمک کنند، و همینطور با تبعیض نژادی در فرانسه مبارزه کنند...
یک مستند زیبا و بسیار شگفت انگیز در باره حیاط وحش اقیانوس ها و مکانهای ناشناخته ی آبی می باشد که در سال ۲۰۱۲ و با هدف تلنگرد زدن به جوامع برای تلاش در حفظ و نگهداری به عنوان یک میراث برای نسل های آینده تهیه و منتشر گردید...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 34 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
جایی در صحرای آفریقا، دختری ۱۴ ساله به نام “کونوما” زندگی دوران بارداریاش در زمان جنگ را شرح میدهد. همهچیز از ربوده شدنش از طرف نیروهای شرورشی آغاز شد و...
“جک” نام پسری است که در سردترین روز اسکاتلند در قرن ۱۹ چشم به جهان می گشاید اما به علت سرمای زیاد، قلبش را از کار می دهد و تنها مامایی که در آنجا حضور داشته قلب او را با ساعتی زنگدار و فاخته عوض می کند و این کار باعث می شود تا او به زندگی خود بتواند ادامه می دهد. جک تحت مراقبت “مادلین” زندگی می کند اما با مشکلاتی روبه رو می شود که…
در حالی که در روز کریسمس که همه مشغول خرید لباسها و وسایل نو هستند «جاناتان» و «لیلی» به طور تصادفی با هم آشنا می شوند و با هم به خرید سال نو می پردازند. اما جاناتان در طی همین آشنایی کوتاه به لیلی علاقه مند می شود و از او می خواهد که اسمش و آدرسش را برای دوستی نزدیکتر به او بگوید اما لیلی که دختری انگلیسی و زیبا است به جاناتان این قول را می دهد که اگر در شهر به این بزرگی باز هم به صورت اتفاقی یکدیگر را دیدیم این رابطه دوستی ادامه دارد. از قرار ماجرا در همان شب کریسمس دوباره به طور تصادفی جاناتان، لیلی را در یکی از فروشگاه های شهر لس آنجلس می بیند و حالا است که خوشبختی و بخت و اقبال در این شب رویایی برای این دو زوج رقم می خورد…