مکس، رادیولوژیست، پل، روماتولوژیست، و سایمون، صاحب دو آرایشگاه، دوستی سالمی برای بیش از 30 سال دارند. اما اتفاقی که در مورد همسر سایمون رخ می دهد، پیوند آنها را تغییر می دهد....
«زد» به تازگی وارد پاریس شده و کاری برای انجام دادن ندارد. او که اخیراً به یک دختری به نام زوئی آشنا شده، و در یک شب به همراه دوستان خطرناک خود تصمیم میگیرند در روز بعد به یک بانک دستبرد بزنند و بیخبر از آنکه زوئی در آن بانک کار میکند...
یک دختر جوان فرانسوی که از چشم انداز فروش مدرسه محبوبش وحشت زده شده است، از هوش و حیله گری خود برای نجات آن استفاده می کند و در این راه دوست جدیدی پیدا می کند...
سی سال پیش، اندری سیمینویچ فیلیپوف، رهبر مشهور ارکستر بولشوی به دلیل استخدام یک نوازندهی یهودی از کار اخراج میشود. اکنون به طور اتفاقی متوجه میشود که تئاتر پاریس از ارکستر بولشوی دعوت کرده تا در آنجا برنامه اجرا کنن، با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که نوازندگان قدیمی خودش را دور هم جمع کند و در تئاتر پاریس به جای ارکستر بولشوی، برنامه اجرا کند..
یک گروه بدبخت آرژانتینی متشکل از بازیگران، رقصندگان، نوازندگان، فیلمسازان و یک دختر، یک تور تئاتر را به کشوری، احتمالاً در آمریکای لاتین، آغاز می کنند....
تک خوانی تبدیل به یکی از فرهنگ های فرانسه شده ، 25 سال بعد اجراکنندگان و خوانندگانی که در گذشته در یک روستا اولین بار به تک خوانی پرداختند، مجددا دورهم جمع می شوند و ...
این مستند پرتره ای از هنرمندی است که در آستانه احترام جهانی قرار دارد، و مبارزاتی که او و نزدیکترین افراد به او برای ایجاد تعادل در آنچه که برای او مهم بود و نگه داشتن نمایش در جاده ها با آن روبرو شدند...
آنا، شانزده ساله، با ربکا، مادرش زندگی می کند. آنا شروع به کشف احساسات خود می کند. وقتی آنا متوجه می شود که باردار است، مادرش خودش را در همان سن و سال در او می بیند...
وقتی دختر یک زوج نوجوان شورشی متوجه می شود که او را فراری می دهند، هر دو معتقدند فرار از نظم سفت و سختی که آنها را خفه می کند تنها راه برای رهایی است...