اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، گروهی از زندانیان لاغر جنگل راش جان خود را برای ایمنی جوانترین زندانی اردوگاه به خطر می اندازند: یک زندانی یهودی متولد آشویتس..
در چهاردهم ژوئیه 1789، در حالیکه جشن ازدواج خواهر بزرگتر و ساده لوح کارولین، لوئیز، با اشراف زاده ای ثروتمند برگزار می شود، کارولین شانزده ساله عاشق جوانی خوش سیما و رها از قیدوبند می شود. اما گاستون به ازدواج فکر نمی کند و کارولین از روی لج با سیاستمداری به نام ژرژ برتیر ازدواج می کند. دو سال بعد، او دوباره گاستون را می بیند و عشق دوباره شعله ور می شود...
نیکلاس وَنیر، کاوشگر پرشورِ شمالِ بزرگ، چالشی جسورانه را بر عهده می گیرد : عبور از قلمرو 8000 کیلومتری سیبری با دمای -50 درجه، از شرق به غرب، از دریاچه بایکال تا میدان سرخ مسکو، با استفاده از سورتمه و ده سگ سورتمهاش...
زمانی که ملکه زنبور توسط دیگر حشرات ربوده میشود، جیرجیرک سرگردان به نام آپولو که به اتهام این جرم متهم شده است، با سایر حشرات همکاری میکند تا ملکه و کل پادشاهی را نجات دهد...
دو نویسنده به همراه دوستدخترانشان به قلعهای متعلق به یک بازیگر که در نقشهای خونآشام تخصص دارد، میروند. با گذر زمان، آنها به این شک میافتند که آیا این مرد یک بازیگر است که نقش خونآشام را بازی میکند یا یک خونآشام است که نقش یک بازیگر را بازی میکند....
یک بازرس پلیس در مونترال کانادا، توطئهای برای ربودن یک فیزیکدان هستهای را کشف میکند. در این توطئه، گانگسترهای آمریکایی، جاسوسان خارجی و یک زن فریبنده بلوند نقش دارند...
آنه، یک وکیل برجسته، با همسرش پیِره و دو دخترشان زندگی میکند. آن به تدریج درگیر رابطهای پرشور با تئو، پسر پیره از ازدواج قبلیاش میشود، که حرفه و زندگی خانوادگیاش را به خطر میاندازد...
فاطمه، زنی قوی ، سرپرست ماساژورهای یک حمام عمومی در الجزیره است. سال 1995 است و اوضاع در پایتخت متشنج است. روز پیش رو برای همه، و به خصوص برای فاطمه، پر جنب و جوش خواهد بود. او حتی در حالی که به محل کار خود می رود، شاهد یک حمله تروریستی است. در حمام، فاطمه باید احساس بهتری داشته باشد، اما جو آنجا سنگین و غم انگیز است. او در مورد آینده کشورش نگران است و از اینکه مشتریانش در مورد این موضوع صحبت نمی کنند، ناامید شده است...
دِلفین و ایوان طلاق میگیرند. در حالی که وضعیت مالی ایوان به او اجازه نمیدهد خانهای پیدا کند، او به یاد میآورد که 20 درصد از خانه همسر سابقش را در اختیار دارد. سپس او به زندگی با دلفین - در 20 درصد سهم خود - باز میگردد. این دو زوج سابق، لذتهای همخانه شدن اجباری را کشف خواهند کرد...