"امانوئل" بطور مخفی وارد یک زندان می شود تا مقامات فاسد زندان را که با زندانیان بدرفتاری می کنند افشا کند.او از ترس و تحقیری که زندانیان با آن روبرو می کنند شوکه می شود اما وقتی هویت واقعی اش فاش می شود به دردسر می افتد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
"اومبرتو" كارمند سابق مسنى است كه با حقوق ناچيز بازنشستگى روزگار مىگذراند . او كم كم به اين نتيجه مىرسد كه اميدى به بهبود اوضاع نيست و تصميم به خودكشى مىگيرد تا اینکه ...
به عنوان یک دختر کوچک، "فدریکا" رویاهایی در مورد موهای بسیار بلند که پس از کوتاه کردن به سرعت بلند شوند، آب نباتهای بیشمار و ماجراهای بیشماری که او را به آنسوی دنیا ببرد در سر می پروراند و...
"پیر وسلرین" یک آمریکایی چهل ساله که در پاریس زندگی می کند،بوسیله پولهای دوستان و آشنایانش زندگی می کند.او تلگرافی دریافت کرده مبنی بر اینکه عمه ثروتمندش از دنیا رفته است،به همین دلیل او پولی قرض کرده و یک مهمانی بزرگ ترتیب می بیند.اما وقتی متوجه می شوند او از ارث محروم است همه چیز خراب می شود...
"ما دویل" با بدبینی به زادگاه خود بازمی گردد. برادر او "جوئی" می ترسد معشوق او "پگی" نیز در پی او بیاید. او با "جری" ازدواج کرده و دارای یک فرزند نیز است، اما عاشق "ارل" دوست "جری" می شود و...
در دهه شصت "رومانو آماتو" به همراه همسرش "رزا" و دو پسرش از ایتالیا به دویسبورگ آلمان مهاجرت کرده و اولین پیتزا فروشی شهر را تاسیس می کنند. کار آنها به خوبی پیش رفته و هر دو پسر به آلمان عادت می کنند. ده سال بعد دو برادر عاشق یک زن می شوند و...
مجموعهی «اروس» متشکل از سه فیلم کوتاه به ترتیب با نامهای «دست» (کار وای)، تعادل (استیون سودربرگ) و رابطهی خطرناک اشیاء (میکل آنجلو آنتونیونی) میباشد. و با محوریت موضوع عشق از دیدگاه هر کارگردان ساخته شده است...
"سم" نویسنده ای آمریکایی شاهد به قتل رسیدن همسر مالک یک گالری هنری توسط مردی شرور در یک بارانی و دستکشهای سیاه می شود.زن نجات پیدا می کند و به گفه پلیس این اولین قربانی یک قاتل سریالی است که نجات یافته.اما وقتی آنها موفقیتی در پرونده به دست نمی آورند او تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند و...
در هوایی به شدت بارانی تصادفی در چهار راه رخ میده.مصدوم به بیمارستان منتقل میشه.دختر نوجوانیست که ضربه مغزی شده.از دفترچه یادداشتش متوجه میشن که دختر جراحهمون بیمارستانه.پدرش نا امید از زنده موندن دخترشه و خودش وارد اتاق عمل نمیشه.دراتاق کارش نشسته بود و صبح همون روز رو یاد اوری کرد آخرین دیدارش با دخترش بود.که مجبور شده بود به زنش بخاطر دخترش که...