فیلم درباره قتل هایی است که در تابستان سال 1977 در نیویورک اتفاق افتاده است که بر روی ساکنان ایتالیایی آمریکایی محله جنوب برانکس تمرکز می کند که در سایه ترس از یکدیگر زندگی می کنند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 32 جایزه دیگر.
نیویورک، دهه ی ۱۸۷۰٫ وکیلی به نام «نیولند آرچر» (دی لوییس)، با «می ولاند» (رایدر)، دختر خانواده ی متنفذ «مینگوت» نامزد می شود. «آرچر» می خواهد عروسی هر چه سریعتر برگزار شود، اما از طرف دیگر هر روز بیشتر مجذوب دختر عمه ی «می»، «الن اولسنکا» (فایفر) می شود.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 29 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«ماريو» (ترويزي)، پستچي ساده و کم بضاعتي در يک جزيره ي مديترانه اي است که زندگي اش به واسطه ي آشنايي با «پابلو نرودا» (نوآره)، شاعر شيليايي تبعيدي دگرگون مي شود. پس از رفتن «نرودا» از محل، «ماريو» که ذوق شعري در خود کشف کرده و چشمش بر زيبايي هاي شاعرانه ي محيط و مردمان پيرامونش باز شده، وارد فعاليت هاي سياسي مي شود...
سالوو محافظ و آدم کش یک گروه مافیایی است. پس از اینکه یک حمله را از سر کارفرمایش می گذراند، به سراغ کسی می ورد که این حمله را سازماندهی کرده بود و او را شکار می کند، اما بعد از آن با خواهر نابینای آن مرد موجه می شود و...
«پیتر بومن» ( مورس )، مهندس امریکایی را چریک های کشور بی ثبات تکالا – در امریکای لاتین – می ربایند. «تری تورن» ( کرو ) متخصص امور آدم ربایی و گروگان گیری به خاطر علاقه ای که به «آلیس» ( رایان )، همسر «پیتر»، پیدا کرده، میانجی آزاد کردن «پیتر» می شود…
دانشکده ي فيبر، سال 1962، «پينتو» (هالسي) و «فلوندر» (فورست) وارد گروه دلتا، ننگين ترين «گروه برادري» در دانشکده مي شوند. سرپرست دانشجويان «دين و ورمر» (ورنن) در پي راهي است تا اعضاي آنارشيست دلتا را اخراج کند و در اين راه «گرگ مارمالارد»(دو تن) سردسته ي گروه رقيب دلتا،امگا نيز به او کمک مي کند...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
فیلم در سال ۱۹۱۹ و به صورت سیاه و سفید آغاز می شود. بخشی از اموال اپرای پاریس به حراج گذارده شده و از جمله شرکت کنندگان در این حراج، مردی سالخورده است که با عنوان ویکونت رائول دو شانی معرفی می شود. اولین مورد حراجی عروسک میمونی است که سنج می زند و ویکونت آن را می خرد. پس از آن نوبت به حراج چلچراغ عظیم اپرای پاریس می رسد که با پرده ای پوشانده شده است. برای نمایش آن پرده را کنار کشیده و چلچراغ را به بالا می کشند. با بالارفتن چلچراغ زمان به عقب و ۱۸۷۰ یعنی دوران رونق سالن اپرای پاریس برمی گردد و فیلم رنگی می شود و …
فیلم زندگی جوانی در آستانه بزرگسالی و خاله او که ده سال بزرگتر است را بررسی می کند."فابریزیو" آرمانگرا و تحت تاثیر "چزاره" معلمی مارکسیست است که با زنی دیگر نامزد کرده و…....
فیلم من و دیور دیدگاه درونی از دنیای کریسشن دیور طراح مد و دارنده خانه مد را به تصویر میکشد و به نمای پشت پرده ای از خلق خیاطی لباس راف سیمسن میپردازد...
فردریک دچار سانحه ی شدید رانندگی می شود. وقتی پائول این خبر را می شنود، خاطرات روزهای آشنایی و دوستی اش با او را مرور می کند. پائول توسط دوستی مشترک به فردریک معرفی می شود…