پلیس روسی، «ایوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتی اداره ی پلیس شیکاگو، «آرت ریدزیک» (بلوشی)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر می پردازند...
این فیلم، شجاعت و دستاورد های اولین انسان سفر کرده به فضا، "یوری گاگارین" را جشن می گیرد. وی در روز 12 آوریل 1961 میلادی توسط فضاپیمای وُستوک-۱ به فضا رفت و به مدت 108 دقیقه مدار زمین را یک دور بطور کامل پیمود. عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز گشت...
"جک رایان" به عنوان مامور تجسس تازه کار «سی.آی.ای» نقشهای را که روسیها به او داده اند را اجرا میکند که با یک حملهی تروریستی اقتصاد آمریکا را درهم بکوبد.
هنگامی که گرداب ناشناخته و خطرناکی در مناطق گرمسیری اقیانوس اطلس پدیدار میشود، دو فضانورد به نام های بلکا و استرلکا برای تحقیق درباره این پدیده به آنجا اعزام میشوند؛ این دو به همراه دوستانشان یک بار دیگر به صورت جسورانه وارد عمل شده تا کره زمین را از این اتفاق وحشتناک نجات دهند و…
یک اکشن اول شخص متفاوت که از چشم های نقش اول یعنی هنری روایت می شود. هنری از مرگ احیاء شده و حافظه اش را از دست داده است. او به دنبال کشف هویت خود و نجات همسرش از دست یک رهبر جنگ طلب است که از سربازان نیمه ربات استفاده می کند...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 48 جایزه و نامزد دریافت 76 جایزه دیگر.
در سال ۲۰۲۷ نسل بشر عقیم شده و مدت هجده سال است که هیچ کودکی بدنیا نیامده است. در این زمان در کشور انگلستان یک حکومت فاشیستی برقرار است که با مخالفین و شورشیان بشدت برخورد می کند. در چنین اوضاعی مردی شکست خورده به اسم تئو فارون که تنها دوستش پیرمردی به اسم جاسپر است، با جولین که در گذشته با او رابطه داشته برخورد می کند. جولین رهبر یکی از گروه های ضد حکومتی است که بیست سال پیش از تئو باردار شده و نوزادی بدنیا آورده اما تئو ناخواسته باعث مرگ این کودک شده است. اکنون جولین از تئو می خواهد که به او کمک کند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
داستان فیلم مربوط به دهه ی ۴۰ میلادی میباشد. و شروع جنگ جهانی.جایی که کشتار یهودیان توسط نازی ها در دستور کار بود. در یکی از مناطق شرقی اروپا گروهی از یهودیان در جنگل گرد هم آمدند تا بتوانند از چنگ نازی ها نجات پیدا کنند و راهی برای محافظت از خود پیدا کنند . به زودی گروه کوچک آنها با پیوستن سایر مردم گسترش پیدا می کند و قدرتشان افزایش پیدا می کند تا اینکه ...
راب و بتی دختر و پسر جوانی هستند که زندگی مشترکشان را در نیویورک آغاز می کنند. چند هفته بعد قرار است راب برای انجام یک ماموریت کاری عازم کشور ژاپن شود، بنابراین تمام دوستان راب در خانه او گرد هم می آیند تا برایش یک مهمانی خداحافظی برگزار کنند. در ادامه ناگهان سر و صدای وحشتناکی از بیرون شنیده می شود و آنها در میابند نیویورک در حال نابودی است. آنها نمی دانند چه اتفاقی رخ داده است و بنابر این عازم خیابان می شوند و در ادامه در می یابند یک هیولای غول پیکر به شهر حمله کرده است. بتی در یک آسمان خراش در حال ریزش گیر افتاده و راب تصمیم می گیرد او را نجات دهد و ...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 26 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 41 جایزه و نامزد دریافت 134 جایزه دیگر.
در روستای کوچکی در کوهستانهای کشور مراکش یک مزرعه دار به اسم عبدالله برای از بین بردن گرگها و شغالهایی که به گله گوسفندان او حمله می کنند یک تفنگ خریداری می کند . یکی از پسران او برای امتحان کردن برد تفنگ ، از راه دور به سمت اتوبوس جهانگردان که از جاده مقابل روستایشان در حال عبور است شلیک می کند . در اتوبوس دو زن و شوهر ...
قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مکآووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آنها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 52 جایزه و نامزد دریافت 73 جایزه دیگر.
ولادیسلاو (برودی) که یک نوازنده متبحر پیانو است ، مشغول یک اجرای رادیوئی است که انفجار یکی از بمب های آلمان نازی استودیوی رادیو ورشو را به هم می ریزد. ورشو تحت حمله نازی ها قرار گرفته و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر ، مادر ، برادرش هنریک و خواهرانش بعد از اشغال این شهر ناچار به ترک آپارتمان مجهزشان هستند. رفتارهای خصمانه ای که با یهودیان می شود این خانواده را نیز می آزارد اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند ، تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار یک واگن باری می کنند تا به جایی نامعلوم ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک دوست دیگری در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد ورشو غرق گرسنگی ، نکبت و بیماری می شود و ولادیسلاو با مو و ریشی بلند مدام تغییر مکان می دهد تا کسی او را پیدا نکند ، اما سروانی آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و …