مدیری که مسئولیت کلبهای در دل کوههای پوشیده از برف را بر عهده دارد، پی در پی میزبان مردانی است که به این منطقه میآیند. در این منطقه کوهستانی، شکار غیرقانونی به شدت رواج یافته است.
سه برادر آمریکایی که یک سال است با هم صحبت نکرده اند، تصمیم می گیرند با هم با قطار به سراسر هند سفر کنند، تا دوباره پیوند برادری شان را مثل گذشته محکم سازند. اما...
سال 1960، کوه اورست. چهار عضو تیم کوهنوردی چین در حال حمله به سخت ترین و دشوارترین قسمت قله هستند. این پنجمین حمله آنهاست. چهار حمله برای صعود به قله با شکست مواجه شده و برای آنها قدرت جسمی زیادی نمانده .
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
فیلمبرداری هیمالیا با شرکت نابازیگران روستایی به مدت بیش از نه ماه در مناطق سختگذر کوهستانی انجام گرفت. اریک والی کارگردان این فیلم از سال ۱۹۸۳ به مدت بیست سال در نپال زندگی کرده و با شیوه زندگی مردم این منطقه آشنایی زیادی دارد. بسیاری از عکسهای او که از طبیعت این مناطق گرفته گرفتهاست در مجلههای معتبر نشنال جئوگرافیک، جئو و لایف به چاپ رسیدهاند...
کاهن مقدسی (چاویان فت) ۶۰ سال است که مراقبت از طومار سرنوشت را به عهده دارد (هرشخص محافظ طومار باشد هرگز پیر نمیشود و جاودانه میماند) اشتروگر (کارل رودن) یک نازی آلمانی در تمام این مدت به دنبال اوست. بطور تصادفی کاهن با جیب بری خوش قلب به نام کار (شون ویایام اسکات) آشنا میشود و او را واجد شرایط انتقال این مسئولیت میبیند و…
گزارش گری جسور به نام «پالی پرکینز» در مورد ناپدید شدن اسرارآمیز شش دانشمند معروف تحقیق می کند. او با کمک ماجراجویی معروف به «کاپیتان اسکای» به این نتیجه می رسد که ماجرا زیر سر دکتر خبیث، «تاننکوف» است. اما مشکل این جاست که هیچ کس از محل اقامت دکتر اطلاعی ندارد...
بر اساس پیشگویی بزرگ تاریخ ، زمان نابودی دنیا فرا رسیده و زمین در حال نابودی و از هم پاشیدن است . حادثه ای عظیم که در سال 2012 در حال اتفاق افتادن است و هر لحظ بر ابعاد ويرانگري اش افزوده مي شود . در اين میان دانشمندي به نام جکسون (John Cusack) در تلاش است که از وقوع آن جلوگیری کند ، اما ...
وقتی شیشه جلوی هواپیما در ارتفاع نه هزار متری از سطح زمین خرد میشود، خلبان و خدمه هواپیما تمام تلاششان را میکنند تا سلامت مسافران را تضمین کرده و هواپیما را به زمین بنشانند ...
در جاده ای که از میان دشتهای بیکران تبت عبور می کند، یک راننده کامیون که به طور اتفاقی با چند گوسفند تصادف کرده است، در سر راه جوانی را سوار میکند. در هنگام رانندگی و گپ زدن، راننده کامیون متوجه می شود که دوست جدید وی یک خنجر نقره ای دارد که به پایش بسته است، او می فهمد که جوان قصد دارد کسی را بکشد، که اوایل زندگی به او ستم کرده است و...