هر بدنی از تعداد بیشماری سلول تشکیل شده که مثل یک ارتش منظم عمل میکنند. هر کدام از این سلولها وظیفه خاص خود را دارد. هدف نهایی و هماهنگ همه این سلولها این است که کل بدن یا موجود زنده بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و زنده بماند.
باکین تاکیزاوا، نویسنده معروف دوره ادو، داستانی را برای دوستش، هوکوسای کاتسوشیکا، تعریف می کند. این داستان درباره هشت جنگجو است که با جواهراتی که در دست دارند، به دنبال غلبه بر نفرین خاندان ساتومی هستند. هوکوسای که مجذوب داستان شده، به طور مکرر به دیدار باکین می رود.
در سال ۱۹۴۲، کشتی ژاپنی به نام «لیسبون مارو» که در آن زمان اسرای جنگی بریتانیایی را منتقل میکرد، با حمله اژدر غرق شد. در پی این حادثه، ماهیگیران منطقهی «دونگجی» به کمک آنها شتافتند و توانستند بیش از ۳۰۰ سرباز بریتانیایی را نجات دهند. آنها حتی در جریان جستوجوهای نظامیان ژاپنی، از سه نفر از این سربازان پنهان کرده و محافظت کردند.
زنی پس از یک ازدواج پردردسر و مرگ همسرش، به طور غیرمنتظره به لحظهای پیش از اولین ملاقاتشان برمیگردد و این فرصت را پیدا میکند که دوباره با او ارتباط برقرار کرده و عاشقانهشان را از نو زنده کند.
دختر یک عروسکگردان ژاپنی، ناخواسته وارد دنیای جرم و جنایت میشود. این اتفاق زمانی میافتد که گروه نمایشی آنها با باند تبهکاری به سرکردگی شوگرمن و پسرش، لیتل شوگر، برخورد میکنند.
داستان در توکیوی سال ۱۹۸۷ رخ میدهد. محور ماجرا، دختری یازده ساله با شخصیتی عجیب و حساس است که باید با دو وضعیت دشوار کنار بیاید: پدری که بیماری لاعلاج دارد و مادری که شاغل است و فشار زیادی را تحمل میکند. او در این مسیر با بزرگسالان متعددی برخورد میکند که هر کدام در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و کشمکشهای زندگی خود هستند.
ناتسومی که یک نوجوان سرکش اهل توکیو است، به یک جزیره کوچک میرود تا با عمهاش دیدار کند و غواصی مروارید را یاد بگیرد. هرچند هدف ظاهری این است، اما او در واقع پنهانی به دنبال گنجی است که از دوران کودکی داستانش را شنیده بود.
ساحاکو واکائومه یک دختر دبیرستانی معمولی است که از همه پسرهای خوشتیپ متنفر است. بنابراین، وقتی کوتا کیریگایا، خواننده محبوب کشوری، ناگهان مقابل او ظاهر شد، تمام تلاشش را کرد تا اسیر جذابیت او نشود. اما به دلیلی، حتی بیشتر جذب مهربانی او میشود.
فومی، زنی میانسال، زندگی آرامی در کنار ساحل داره. او روزهاشو با کار در یه کارخانه محلی کوچک، معاشرت با پسر همسایه و شرکت تو گروه زندگی بدون الکل میگذرونه. یه شب، وقتی داره با ماشین به خونه برمیگرده، یه شهابسنگ ریز به ماشینش برخورد میکنه؛ اتفاقی که احتمالش یک به صد میلیونه. فومی اینو به فال نیک میگیره و تصمیم میگیره به فرصتهای تازه تو زندگیش، شاید حتی یه عشق جدید، روی خوش نشون بده.
در پس زمینه آزمایشهای باکتریایی واحد ۷۳۱ ارتش امپراتوری ژاپن در شمال شرقی چین، این فیلم جنایات واحد ۷۳۱ را از طریق سرنوشت پر فراز و نشیب یک فرد عادی آشکار میکند.
یک دانشمند کامپیوتر برای نجات پسرش که به یک بیماری عصبی نادر و کشنده مبتلا است، با هوش مصنوعی که درون یک ابررایانه زندگی میکند، معاملهای میکند. او در ازای درمانی برای بیماری فرزندش، به هوش مصنوعی قول آزادی میدهد.
صنعت موسیقی، صحنه نبردی است که کونگمینگ، استراتژیست باستانی چینی، در آن ناگهان خود را در ژاپن مدرن مییابد. او با به کارگیری راهبردهای نظامی، تلاش میکند دوست جدیدش، آیکو را به ستارهای درخشان در دنیای موسیقی تبدیل کند. این دو با همکاری هم، قصد دارند قلب تپنده تفریحات شبانه، یعنی محله شیبویا را به تسخیر خود درآورند.
با وجود اینکه نینجاها رسماً پس از جنگ از بین رفتند، اما به صورت مخفیانه به زندگی خود ادامه میدهند. در حالی که نینجاهای نخبه درگیر فعالیتهای سیاسی بزرگ هستند، نینجاهای ردهپایین مانند "یون این جیو لانگ" بیکارند. اما حالا یک اتفاق مهم در "نینومارو" در شرف وقوع است.
داستان درباره ساکی (Saki) یه دختره که به همکلاسیش ماکوتو (Makoto) علاقهشو نشون میده، اما بعد میفهمه ماکوتو در واقع پسره. این موضوع اصلاً روی احساسات ساکی اثر نمیذاره و همچنان دنبال اینه که دل ماکوتو رو ببره. از اون طرف، ریوجی (Ryuji)، دوست قدیمی ماکوتو، هم پیداش میشه و معلومه که اونم دلش پیش ماکوتو گیر کرده.
پدر کانا برای بازگرداندن او به دنیای اژدها میآید، در شرایطی که جنگی بزرگ بین نیروهای هرجومرج و هماهنگی در حال آغاز است. کانا باید بین وفاداری به دوستانش و وظیفهاش یکی را انتخاب کند، در حالی که نیرویی ناشناس و خطرناک هر دو جهان را به خطر انداخته است.
موارد ناپدید شدن مرموز گردشگران چشمه آب گرم در شهر آتسومی در استان S گزارش شده است. قربانیان در نهایت با علائم جراحات شدید در بدنشان که شبیه به یک حمله کوسه وحشیانه بود، مرده پیدا شدند.
این حماسه اکشن تاریخی، بر زندگی هاسودا هیوعه متمرکز است؛ مردی که رهبری شورشی را در دوران موروماچی بر عهده داشت. او در کیوتو، گروهی از شورشیان را جمعآوری میکند تا دست به قیامی بیسابقه علیه حکومت بزند.