ورونیکا (ایزابل دازا)، والری (زیبایی گونزالس) و ونوس (الیس جوسون) سه خواهر ماجراجو و گاهی شیطون هستند که کانال Vlog خود را دارند. آنها به همراه دوستانشان: ابی (آیکو کلیماکو)، جینا (سانشاین گارسیا) و لانی (آنالین بارو) تصمیم میگیرند برای تعطیلات به شهر «کلیملیمان» بروند...
هنگامی که جامعه به دلیل شیوع یک بیماری که قربانیان را به هیولاهای مرده تبدیل می کند از هم می پاشد، یک سرباز نخبه بازنشسته از زندان فرار می کند تا خانواده اش را پیدا کند...
دریای مدیترانه همیشه نقشی محوری در جهان ما داشته است. هر روز، هر شب از آن عبور میکنند، از آن استفاده میکنند، از آن لذت میبرند، میترسند و دوست داشته میشوند. داستانهایی از دریا زنانی را سوار بر سه کشتی به تصویر میکشد که دریای مدیترانه را بهعنوان محل حسرت، محل کار یا صحنهای از محاصره انسانها تجربه میکنند...
هانی (Honey) و سویت (Sweet)، یک مادر و دختر فیلیپینی وارد کپنهاگ (Copenhagen) میشوند و مطمئن نیستند که این سفر به چه چیزی منجر میشود، اما سویت مطمئناً به نامزد دانمارکی مادرش، فریتز (Fritz)، اعتماد ندارد.
برنامه دولتی به نام "برنامه 75"، شهروندان سالخورده را تشویق می کند تا برای بهبود جامعه سالخورده، معدوم شوند. یک زن سالخورده، یک فروشنده عملگرای طرح 75 و یک کارگر فیلیپینی با انتخاب های مرگ و زندگی روبرو هستند...
داستانهای یک استریمر، یک دانشآموز، یک نانآور، و یک دلباز را دنبال میکند که عشق و دوستیها را به صورت آنلاین کشف میکنند تا از واقعیتهای آفلاین خود فرار کنند...
پس از بازگشت مادرشان به فیلیپین، خواهران اِمی و تِرِزا در جامعه کاتولیک فیلیپینی خود در شهر بندری آتن زندگی می کنند. اما وقتی ترزا باردار می شود، امی به سمت نیروهای مرموز دیگری که در درون او زندگی می کنند جذب می شود...
داستان فردی به نام نیشیجیما هیدتوشی که یک بازیگر و کارگردان صحنه می باشد که خوشبختانه با همسر نمایشنامه نویس خود ازدواج کرده است. اما روزی از روزها بدون هیچ دلیلی ناپدید می شود و...
سم وود ، جانباز جنگ ویتنام ، بازمانده از یک اردوگاه که در آنجا قبل از اینکه بتواند فرار کند ، به طرز وحشیانه و دردناکی شکنجه شد. او سپس برای نجات دوستانش برمی گردد...
دو فروشنده قدیمی که موقعیت شغلی آنها با ورود به عصر دیجیتال نابود شده است برای دوره کارآموزی, وارد شرکت گوگل می شوند. جایی که آنها برای استخدام شدن باید با گروهی از نابغه های جوان رقابت کنند و...
«جان کانستنین» به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب، جایی در بهشت برایش پیدا شود. بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها، او در میابد که شیاطین قصد دارند با شکستن محدودیتها به دنیایی انسانها وارد شوند و او پا در راهی می گذارد که نهایتا به نبرد مستقیم با شیطان منتهی می شود.