سال ۱۹۵۰، کره جنوبی. یک کفاش ساده بنام «جین تائه» بهمراه برادر کوچکترش که یک دانشجو است، در یک خانواده فقیر اما شاد با مادرشان زندگی می کنند. زمانی که بین دو کره جنگ آغاز میشود، این دو برادر به اجبار به ارتش می پیوندند و به منطقه جنگی اعزام می شوند...
کوان سانگ وو در این فیلم نقش هیون سو را بازی می کنه که به دبیرستان دیگه ای منتقل می شه و اونو به یه کلاس سطح پایین اون مدرسه می فرستند هیون سو در اون کلاس با گروهی گنگستر به رهبری جانگ هون دوست می شه و کارهای خشونت آمیز یاد می گیره جانگ هون یه پسر قلدره که خیلی تو مدرسه اذیت می کنه حالا ماجراهایی که این گروه که هیون سو هم عضو اون شده برای مدرسه و اطرافیان به وجود می یارن خیلی دیدنیه.
“یون-جو” از او خونه اون زن خارج میشه “ایل مار” (نام زن) کارت کریسمس و برای صاحب خانه اختمالی در 1999 جا میزاره . در اون درخواست میکنه برای هر نامه و خبری از اون...
داستان این فیلم در آیندهای نزدیک اتفاق میافتد و روایتگر مردی جنگجو است که از قصد خود را وارد یک جزیرهی ناشناخته، خطرناک و همچنین زندان مانند میکند تا از قاتل خانوادهی خود انتقام بگیرد…
افسر پلیس "سو اِیون" در تحقیقات شرکت می کند و به عنوان محافظ مادر یک کودک ربوده شده عمل می کند. او یک تماس تلفنی تکان دهنده دریافت می کند. در همین حال، های جین یک شخص مرموز است که از رازی پنهان در پشت پرونده ها اطلاع دارد ...
در سئول، شهروندان منطقه لوکس گانگنام با علائم عجیب و ترسناکی روبرو می شوند که آنها را به هیولاهای غیر انسانی تغییر می دهد. تعداد کمی از آنها جان سالم به در برده و امیدوار هستند که بتوانند از این وضعیت نجات پیدا کنند.
دختری در یک آزمایشگاه مخفی از خواب بیدار می شود و کیونگ هی را ملاقات می کند که سعی دارد از او در برابر یک گروه محافظت کند. هنگامی که گروه در نهایت دختر را پیدا می کنند، آنها توسط یک قدرت غیر منتظره غرق می شوند...
«رايو» (شين)، مردي جوان که کر و لال به دنيا آمده، براي تهيه ي پول عمل جراحي خواهرش، بايد سخت در کارخانه کار کند. خواهرش (ليم) هر چه زودتر به يک کليه - نياز دارد و «رايو» رفته رفته نوميد مي شود چون تا به اين جا هيچ اهدا کننده اي پا پيش نگذاشته است. «رايو» براي نجات جان خواهرش حاضر به انجام هر کاري است...
جون هو و آه یونگ که از دوران دانشگاه با هم دوست بودند، حالا یک زوج شدهاند و با هم زندگی میکنند. آه یونگ با وضعیت خود کنار آمده است، اما فکر میکند دوست پسرش جون هو به بهانه آزمون، عمرش را تلف میکند.
جی هیون سو (جو جی هون) صاحب یک آژانس کارآگاهی خصوصی است. یک روز، او مشتری پیدا می کند که از او می خواهد یک سگ خانگی پیدا کند. برای آن کار، جی هیون سو و مشتری اش از یک کلبه تعطیلات بازدید می کنند. در آنجا، جی هیون وو مورد حمله شخصی قرار می گیرد و...
«جکی» در یک فروشگاه لوازم ورزشی کار می کند و مهارت چندانی در بخش فروش ندارد اما در عوض کونگ فو کار ماهری است. او خیلی اتفاقی، وارد ماجرای دزدی بزرگی می شود و در یک مبارزه قهرمانانه جلوی دزدها را می گیرد. این اتفاق جکی را وارد ماجرایی پیچیده می کند.