بابی، یک سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی است که پس از پرسه زدن در اطراف قبر ارباب مرده خود، تبدیل به یک افسانه می شود. زمانی که قانونی برای ممنوعیت سگ های ولگرد تصویب می شود، پسری به نام ایوان تصمیم می گیرد از بابی در برابر مقامات محافظت کند...
دو شهروند نیویورکی در حالی که تلاش می کنند رویای مربوط به بازیگری و خوانندگی خود را در لس آنجلس محقق سازند، به طور سرنوشت سازی با یکدیگر برخورد می کنند...
یک آزمایش تحقیقاتی اتمی در سنت لوئیس، میزوری به اشتباه انجام می شود و نه تنها یک سیاهچاله بزرگ، بلکه موجودی از ماورای آن را آزاد می کند که از برق در خیابان های این شهر غرب میانه تغذیه می کند...
دو دختر جوان می خواهند شهر خود را ترک کنند و برای کار به خارج از کشور بروند. با این حال، رویاهای آنها به سرعت با حقیقت سرد واقعیت درهم می شکند و متوجه می شوند که هر رویایی باید هزینه خود را داشته باشد...
زندگی یک زن از هم پاشیده می شود وقتی شوهر ثروتمندش پس از اینکه توسط بهترین دوستش از بین می رود، خودکشی می کند. او به دنبال فرار از خاطرات دردناک است اما ...
دولت ایالات متحده برای بهبود روابط خود با کشورهای مسلمان، کمدین آلبرت بروکس را به جنوب آسیا می فرستد تا گزارشی در مورد آنچه پیروان اسلام را می خنداند بنویسد...
سیریل، یک بازنده با تخیل روشن، به یک شیطان در سرش اجازه می دهد تا کنترل زندگی او را در دست بگیرد. از آنجایی که وقایع از کنترل خارج می شوند، سیریل باید با شیطان مبارزه کند تا دختر رویاهایش را نجات دهد...
کریشنا مهرا(هریتک روشن) پس از مرگ پدر و مادرش همراه با مادربزرگش در یک منطقه دورافتاده ولی زیبا و کوهستانی زندگی میکند، روهیت مهرا ۲۰ سال پیش مردهاست. کریشنا تنها است و سرگرمی خاصی ندارد تا اینکه گروهی توریست به آن منطقه میآیند در هنگام فرود چتر یکی از این گردشگرها که پریا(پریانکا چوپرا) نام دارد دچار مشکل میشود و کریشنا او را نجات میدهد، پریا در آن جا پی به قدرت خارقالعاده و فرا انسانی کریشنا میبرد. به تدریج کریشنا عاشق پریا میشود...
عاشقانه ای که در دنیای پر شور و پر شور روزنامه های بریتانیایی پخش می شود. در طول یک هفته، روزنامهنگاران روزنامه تبلوید The Rag تا جایی که به دستشان میرسد رسوایی را کشف و تولید میکنند.